هان: هان داشت روی آهنگش کار میکرد و به عشقش اهمیت نمی داد
+هانااا خیلی بدی یکم به من اهمیت بده
ــ چشم عزیزم بهت اهمیت میدم
+باشه پس بیا فیلم ببینیم
ــ باشه بریم
فلیکس: فلیکس داشت تیک تاک نگاه میکرد و هر از گاهی به عشقش نگاه میکرد.ا.ت عصابش خورد شد و به سمت فلیکس رفت و گوشیش رو کبوند به دیوار
ــ هی چیکار می کنی
+ اگه یک به من اهمیت بدی اینکارو نمیکردم
ــ عزیزم بب...
ا.ت نذاشت فلیکس حرفش رو بزنه و با ولع بوسش کرد
سونگمین:ا.ت روی مبل نشست و به دوست پسرش نگاه میکرد،، سونگمین که به ا.ت
اهمیت نمی داد و داشت خوراکیاش رو میخورد..ا.ت به سمت دوست پسرش رفت و نشست رو پاش و دستانش رو دور گردن سونگمین حلقه کرد
+سونگمینااا یکم به من اهمیت بده
ــ هوم*دهنش پره*باشه نم نم بهت اهمیت میدم
+واقعا
ــ آره،بیا باهم خوراکی بخوریم
جونگین: جونگین روی تخت دراز نشسته بود و داشت فیلمای خنده دار نگاه میکرد.
ا.ت با دیدن دوست پسرش به سمتش رفت و نشست رو پاش
ــ چیشده؟
+بریم بیرون
ــ باشه عزیزم
+شهربازی بریممم
ــ باشه لباس بپوش
(پایان)
می دونم خیلی خیلی بد شد🥺🫀
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.