سلام مولای غریبم

سلام مولای غریبم

گفتند صبح آمدنت صبح دیگری‌‌ست
صبحی که در ادامه‌اش از هر چه شب بَری‌ست
گفتند #صبح جمعه‌ای از راه می‌رسی
جمعه برای آمدنت روز بهتری‌ست
هر روز هفته را به خودم قول می‌دهم
بعد از گذشت آن همه... این جمعه، آخری‌ست
از شنبه تا سه‌شنبه جهانم هوایی است
روز سه‌شنبه در دل دیوانه محشری‌ست
از شنبه تا سه‌شنبه برایم سه‌شنبه است
رو به جهان بسته‌ام این روز چون دری‌ست (در می‌زنم) ـ کجاست کسی که... و این تویی
مردی که در نگاهش نور پیمبری‌ست
پس، از در #سه‌شنبه گذر می‌کنم و بعد
به #جمعه می‌رسم (نه... نه... این روز دیگری‌ست)
جمعه بدون آمدنت سخت مضطرب
این روزِ تلخِ بی تو، شب زجر آوری‌ست
هر هفت روز هفته‌ام از اشک پر شده
چشمم درون بستری از اشک بستری‌ست
از شنبه تا سه‌شنبه و جمعه... کدام صبح؟
گفتند صبح آمدنت صبح دیگری‌ست
دیدگاه ها (۱)

فاطمه مرآت داور آوردی باقر آل پیمبر آوردی صدف نوری که گوهر آ...

#حلول_ماه_رجب_مبارک_باد مناسبت های ماه رجب******************...

دعا میکنم باز بــــــاران بیایدبر آوار من حس طوفان بیاید  دع...

سلام اقا جان ________________________________از  فراق  تو ن...

عشـــق تحقیر شـده𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟐︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵...

چپتر ۸ _ سایه های تارهوا سردتر از همیشه بود. باربارا با گلدا...

تورج رهنما

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط