عاشقانهها setayeshoriginal

دیدگاه ها (۱)

مادرم یه ادویه ای میزنه به غذا که توی هیچ رستورانی نیستاسمش ...

خواب چقدر خوبه نه عادی میشه نه تکراری مثل خواب باشیم

شیرین تر از همیشه بخند این زندگی چای تلخیست که کنارش قند نگذ...

من بِهشتمهمہ در دیدنِ خندیدن توست تا تو باشینشوم خیره بہ لب ...

" تو در شعرهایم در پوست و تَنم و استخوان‌هایم و رگ‌هایم خان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط