دلتنگی ام اوج می گیرد
دلتنگی ام اوج می گیرد
در آسمان غرورت
قد می کشند حرفهایی که
25 سال در کودکی ام جامانده اند ،
بزرگ می شوند و بزرگتر
تا آنجا که کر می کند فریادشان، گوشهایم را ...
صدای شکسته شدن استخوانهایم
شرمسار ساخته رعد و برق آسمان را ...
می بینی مرا؟؟ همه مرا؟؟؟
دیگر فرقی ندارد که باشی یا نباشی
...
تولدی بی مقدمه
انتهای حضور نافرجام
من ته مانده دنیای خویشم ...
هق هقم قفل شده در حنجره ام
میخواهم سکوت کنم ...
در آسمان غرورت
قد می کشند حرفهایی که
25 سال در کودکی ام جامانده اند ،
بزرگ می شوند و بزرگتر
تا آنجا که کر می کند فریادشان، گوشهایم را ...
صدای شکسته شدن استخوانهایم
شرمسار ساخته رعد و برق آسمان را ...
می بینی مرا؟؟ همه مرا؟؟؟
دیگر فرقی ندارد که باشی یا نباشی
...
تولدی بی مقدمه
انتهای حضور نافرجام
من ته مانده دنیای خویشم ...
هق هقم قفل شده در حنجره ام
میخواهم سکوت کنم ...
۲.۳k
۱۸ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.