گفت جمعه ها آدم خیلی دلش میگیره

گفت : جمعه ها آدم خیلی دلش میگیره
ولی از اون بدتر
اینه که عصرِ جمعه خونه باشی و بارون بزنه.
_گفتم : آره؛ اینجوری که آدمو خفه میکنه!
_گفت : میدونی؟ خیلیا توو جمعه شاعر شدن!
تو حالا چیزی توو جمعه ها نوشتی؟
_گفتم : من جمعه ها
رو شیشه ی بخار گرفته ی پنجره، با انگشت مینویسم :
"لطفا یکی مرا از مرگ نجات بدهد"
دیدگاه ها (۳)

صبر کن سهرابقایقت جا دارد؟من هم از همهمه ی روی زمین بیزارم

:-(

درد دارد همیشه دل ڪندن، درد دارد تمام پایان ها گم شدن در مسی...

جمعه هـا که می آینـد دلتنگ می شوم بی حوصله . . .و تـوغروب جم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط