من انقدر غصه ی تورا میخورم
مَن اِنقَدر غُصّه ی تورا میخورَمـ
که جایی برای قورمه سبزی های مادَرم که مُرده زنده میکُنَد ـرا نَدارَم
اِنقَدر سیگار میکِشَم که نَفَس کشیدنـ دَر هَوای تمیز روستایمانـ که آرزوی هَر فراری شُده اَز تهرانـ اَست هَم برایَم خوشایَند نیست.
این روزها اِنقَدر با خودَم حَرف میزنَم که حوصله حَرف زدنـ با بهترینـ رفیق های دُنیا را هَم نَدارَمـ
این ـروزها حِس میکُنَم کَمی مُرده اَم!
که جایی برای قورمه سبزی های مادَرم که مُرده زنده میکُنَد ـرا نَدارَم
اِنقَدر سیگار میکِشَم که نَفَس کشیدنـ دَر هَوای تمیز روستایمانـ که آرزوی هَر فراری شُده اَز تهرانـ اَست هَم برایَم خوشایَند نیست.
این روزها اِنقَدر با خودَم حَرف میزنَم که حوصله حَرف زدنـ با بهترینـ رفیق های دُنیا را هَم نَدارَمـ
این ـروزها حِس میکُنَم کَمی مُرده اَم!
- ۸۵۹
- ۲۰ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط