وقتی بدون اجازه رفتی بار

وقتی بدون اجازه رفتی بار

#سناریو
#اندتیم


کی: تا الان کجا بودی؟
ا.ت: بار همراه دوستام
کی: مگه بهت نگفته بودم نباید تنها بری اونجا
ا.ت: چرا گفتی
کی: پس میدونی امشب شب خوبی نیست (بعدشم اهممم)





فوما: خانم ا.ت میدونی بدون اجازه رفتم به بار چه ضرری داره؟
ا.ت: آره میدونم
فوما: پس خودت رو آماده کن




نیکلاس: تو بدون اجازه و با این لباس رفتی بار درسته
ا.ت: امممم...آره
نیکلاس:( براید استایل بغلت میکنه میبرتت روی تخت خیمه میزنه روت ) پس عواقبش رو هم قبول کن



ایجو: خودش عین کنه هر جا بری باهات میاد



یوما: تو رفتی بار بعد این همه مست کردی
ا.ت:خب خوب بود همه میخوردن
یوما: مگه تو تابع دیگرانی؟
ا.ت:نه
یوما: پس امشب شب خوبی برای منه




جو: تو رفتی بار؟
ا.ت:آره
جو:بدون اجازه؟
ا.ت:آره
جو:بیا یه بازی کنیم
ا.ت: چه بازی؟
جو: من تورو بیبی صدا میکنم توهم من و ددی صدا کن باش..




هاروا:( این بچه خوبیه پاکه مثبته)
هاروا: دیگه بدون اجازه بار نری باشع؟
ا.ت:باشه
هاروا:آفرین به تو




تاکی: کدوم قبرستونی بودی؟
ا.ت:بار
تاکی: با کی رفتی؟
ا.ت: دوستام
تاکی: دختر؟
ا.ت: امممم ... پسر هم بود
تاکی: پس امشب برای خودت فاتحه بخون



ماکی: یه کاری میکنم تا دو ماه پنگوئنی راه بری ..







ببخشید بد شده...
دیدگاه ها (۶)

وقتی ازشون طلاق می خوای #سناریو #اندتیم کی: به این زودی ازم ...

وقتی رفتین خونه مامانش و سر میز کرم می ریزی امشب قرار بود که...

love Between the Tides²⁵چند دقیقه بعدم: چیکار میکنی؟ ا/ت: هی...

پارت ۶ فیک مرز خون و عشق

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط