مراقبت از کلام
📚خدای خوب ابراهیم [ بررسی ویژگیهای قرآنی #شهید_ابراهیم_هادی ]
برشی از کتاب:
سال اول جنگ بود. نشسته بودیم داخل سنگر. چند نفر از برادران ارتشی از کنار ما رد شدند. ابراهیم به یکی از آنها خیره شد و با خنده به ما گفت: سیبیل این گروهبان رو نگاه کن! لباش اصلا پیدا نیست. چطوری آب میخوره؟
یکدفعه مثل اینکه برق ابراهیم رو گرفته باشه از جا پرید و گفت: این چه حرفی بود که من زدم. چرا در کلامم دقت نکردم؟ بعد دوید به سمت گروهبان و گفت: برادر وایسا.
گروهبان گفت: چیزی شده؟ ابراهیم سلام و احوالپرسی کرد و گفت: منظوری نداشتم، اما ناخودآگاه سیبیل شما رو که دیدم به رفقا گفتم: این بنده خدا چطوری آب میخوره؟ ما رو حلال کن. خیلی شرمندهام. راستی اگه به خاطر سیبیلهات اذیت میشی ما قیچی داریم میخوای کمکت کنم؟
گروهبان خندید و تشکر کرد و گفت: باشه، بهت زحمت میدم.
یَا اَیُّها الَّذیِنَ آمَنُوا لَا یَسخَر قَومَُ مِّن قَومِِ عَسَی اَن یَکُونُوا خَیرََا مِّنهُم ...
ای کسانی که ایمان آوردهاید؛ (هرگز) گروهی از شما گروه دیگری را مسخره نکند، شاید آنها از اینها بهتر باشند... (حجرات/۱۱)
#معرفی_کتاب
#عکاسی
برشی از کتاب:
سال اول جنگ بود. نشسته بودیم داخل سنگر. چند نفر از برادران ارتشی از کنار ما رد شدند. ابراهیم به یکی از آنها خیره شد و با خنده به ما گفت: سیبیل این گروهبان رو نگاه کن! لباش اصلا پیدا نیست. چطوری آب میخوره؟
یکدفعه مثل اینکه برق ابراهیم رو گرفته باشه از جا پرید و گفت: این چه حرفی بود که من زدم. چرا در کلامم دقت نکردم؟ بعد دوید به سمت گروهبان و گفت: برادر وایسا.
گروهبان گفت: چیزی شده؟ ابراهیم سلام و احوالپرسی کرد و گفت: منظوری نداشتم، اما ناخودآگاه سیبیل شما رو که دیدم به رفقا گفتم: این بنده خدا چطوری آب میخوره؟ ما رو حلال کن. خیلی شرمندهام. راستی اگه به خاطر سیبیلهات اذیت میشی ما قیچی داریم میخوای کمکت کنم؟
گروهبان خندید و تشکر کرد و گفت: باشه، بهت زحمت میدم.
یَا اَیُّها الَّذیِنَ آمَنُوا لَا یَسخَر قَومَُ مِّن قَومِِ عَسَی اَن یَکُونُوا خَیرََا مِّنهُم ...
ای کسانی که ایمان آوردهاید؛ (هرگز) گروهی از شما گروه دیگری را مسخره نکند، شاید آنها از اینها بهتر باشند... (حجرات/۱۱)
#معرفی_کتاب
#عکاسی
۱.۹k
۰۱ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.