در شب دیوانهی غمگین مانده دشت بیکران در زیر باران؛ آه ساعتهاست همچنان میبارد این ابر سیاه ساکت دلگیر نه صدای پای اسب رهزنی تنها نه صفیرِ بادِ ولگردی ، نه چراغ چشم گرگی پیر . . .! #مهدیاخوانثالث
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.