تو حرف میزنی و من

تو حرف می‌زنی و من
در حنجره‌ات قد می‌کشم..
گویی کسی آرشهٔ امید را
روی تارهای صوتی‌ات می‌کشد تا
روی پای این گوشی گستاخ بایستم و
به تمام دفترچهٔ تلفن فخر بفروشم..

تو حرف می‌زنی و ساعت در من
دیگر سینه خیز نمی‌گذرد.. وقتی
انگیزهٔ زندگی را با هر خنده
درون قلبم به امانت می‌گذاری تا
ایمان بیاورم که
صدایت نسبت خونی دارد با امید..

صدا کن مرا
صدایت را از گوش‌های من پس نگیر..
نگذار زندگی در من بلاتکلیف بماند
دیدگاه ها (۱)

حال من خوب است... باور کنیددیروز کسی از عشق پرسید، گفتم:"اتف...

در نبودت به کسی باج ندادم هرگز . . .کاروان نیست که "دل" . . ...

بیایید حداقل با خودمان صادق باشیم !اینکه ما را پس میزنند و ب...

اصولا مرد ها صفر و صدند دخترجانحد وسط هم ندارند ...یا عاشقت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط