اون روزا که تنها بودی گم شده دریا بودی

اون روزا که تنها بودی ، گم شده دریا بودی/
قایق تو شکسته بود ، تنت نحیف و خسته بود/
فانوس دریاییت شدم ، عشق اهوراییت شدم/
گذشتم از هر هوسی ، تا تو به مقصد برسی/
اما به جاش تو بد شدی ، از من و عشقم رد شدی/
به من یه پشت پا زدی ، تهمت ناروا زدی/
اون روزا که تو جنگلا ، ترسیده بودی بیصدا/
بین درختای بزرگ ، میون گله گله گرگ/
گذشتم از جون خودم ، طعمه ی دشمنات شدم/
با تیکه پاره های من ، روزای تو ساخته شدن...!
دیدگاه ها (۵)

عاشقم..... اهل همین کوچه ی بن بست کناری ، که تو از پنجره اش ...

شادی از تقویم بی تو رفت و برنگشت...انتظارت منو کشت توی سالی ...

آخ که چه دلگیره ,هوای من بی تو ,چقدر نفسگیره ,قدم زدن بی تو ...

سحر تو راهه و تو دوباره بی خوابی ,چه مرگته دل من , چرا نمیخا...

چشمام تازه گرم شده بود که با لرزش گوشی بیدار شدم.« سفر بخیر....

پسر عمویه وحشی

عزیز ترین کسشخصیت ها: پارک جیمین پارک چونگ اهچونگ اهسلام من ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط