آن ها که سازهای کوبه ای می زنند،
آن ها که سازهای کوبه ای می زنند،
دلشان برای عشق خوب می تپد...،
اساتید ساز های بادی،
خوب می بوسند...،
پیانیست ها،
خوب لمس می کنند...،
نوازنده هایی که آرشه دست می گیرند
یا با سر انگشت هاشان
سازهای زهی را به حرف می آورند،
موهای معشوق را خوب شانه می زنند
نوازش گیسو را می فهمند...!
سازها
آموزگار زیست ِعاشقانه اند...!
آن ها به تو یاد می دهند
عشق به حرف نیست،
به صدا نیست،
عشق به رفتار است...!
مثلا ویولن سل...،
آغوش!
هارمونیکا...،
بوسه!
تار...،
نوازش!
کمانچه...،
شانه!
پیانو...،
انتظار...!
آری انتظار...،
یعنی وقتی عاشق کسی هستی که نیست
نرنج،
کلافه نشو،
ابتدا مسیر طولانی آمدنش را
به شب و روز تقسیم کن،
به سفید و سیاه،
بعد روی میز کافه ها
با همان دو انگشت که زیاد قدم زده اند
نرم بکوب و بنواز
بگو امروز می آید،
فردا می آید،
امشب می بینمش،
نه شایدم فردا شب،
آن قدر این ترانه را بنواز تا خودش عشق را بشنودُ..،
بیاید...!!!
دلشان برای عشق خوب می تپد...،
اساتید ساز های بادی،
خوب می بوسند...،
پیانیست ها،
خوب لمس می کنند...،
نوازنده هایی که آرشه دست می گیرند
یا با سر انگشت هاشان
سازهای زهی را به حرف می آورند،
موهای معشوق را خوب شانه می زنند
نوازش گیسو را می فهمند...!
سازها
آموزگار زیست ِعاشقانه اند...!
آن ها به تو یاد می دهند
عشق به حرف نیست،
به صدا نیست،
عشق به رفتار است...!
مثلا ویولن سل...،
آغوش!
هارمونیکا...،
بوسه!
تار...،
نوازش!
کمانچه...،
شانه!
پیانو...،
انتظار...!
آری انتظار...،
یعنی وقتی عاشق کسی هستی که نیست
نرنج،
کلافه نشو،
ابتدا مسیر طولانی آمدنش را
به شب و روز تقسیم کن،
به سفید و سیاه،
بعد روی میز کافه ها
با همان دو انگشت که زیاد قدم زده اند
نرم بکوب و بنواز
بگو امروز می آید،
فردا می آید،
امشب می بینمش،
نه شایدم فردا شب،
آن قدر این ترانه را بنواز تا خودش عشق را بشنودُ..،
بیاید...!!!
۲.۰k
۱۲ خرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.