در ژرفنای درونامنیلبکی محزون هستهر سال پاییز که میآیدآنرا بر لباش مینهدباد در هم میپیچد وچشم تنهایی خیس میشود وانتظارم فرومیریزد و حیاط شعرم آکنده میشوداز برگ درخت!