ی.قاتل.عاشق
#ی.قاتل.عاشق
#پارت.سی
پسرا با کای دست دادند و لبخند زدن اونا از شخصیت کای خوششون اومده بود توی این مدت نسبتا کوتاه باهاش دوست شدن
بعد از خدافزی از اونجا بیرون زدن
حوری:خب کار بعدی که باید بکنیم
کریس:بریم خونهی انجلینا و بگردیم
حوری:اما اگر با مامور بریم اون حتما مدارکو از بین میبره
سهون:پس بدون مامور و بدون اطلاع قبلی میریم
حوری:جاسوسی؟
کریس:فکر خوبیه
حوری و کریس بهم خیره شدن و بعد ی نیشخند نگاهشونو از هم گرفتن
چانیول سوتی زد و دستشو انداخت دور گردن کریس
چانیول:اگر این ازین جاسوسی سالم اومدیم بیرون میخام ی اعترافی بکنم
کریس اخمی کرد:فقط امیدوارم گندکاریات نباشع چون ایندفعه واقعا با دستای خودم سرتو میکنم زیرعاب
چانیول با لبای الکی اویزون گف:یاا چطو دلت میاد رفیقتو زیرعاب خفه کنی
کریس:همونطو ک تو دلت میاد گندبکشی بهمون
چانیول دوباره نیشخندی زد:اوه من اصلن اینجوری نیستم کریس من پسر خیلی خوبیم
مبینا:کاش حداقل اینطوری بود
#پارت.سی
پسرا با کای دست دادند و لبخند زدن اونا از شخصیت کای خوششون اومده بود توی این مدت نسبتا کوتاه باهاش دوست شدن
بعد از خدافزی از اونجا بیرون زدن
حوری:خب کار بعدی که باید بکنیم
کریس:بریم خونهی انجلینا و بگردیم
حوری:اما اگر با مامور بریم اون حتما مدارکو از بین میبره
سهون:پس بدون مامور و بدون اطلاع قبلی میریم
حوری:جاسوسی؟
کریس:فکر خوبیه
حوری و کریس بهم خیره شدن و بعد ی نیشخند نگاهشونو از هم گرفتن
چانیول سوتی زد و دستشو انداخت دور گردن کریس
چانیول:اگر این ازین جاسوسی سالم اومدیم بیرون میخام ی اعترافی بکنم
کریس اخمی کرد:فقط امیدوارم گندکاریات نباشع چون ایندفعه واقعا با دستای خودم سرتو میکنم زیرعاب
چانیول با لبای الکی اویزون گف:یاا چطو دلت میاد رفیقتو زیرعاب خفه کنی
کریس:همونطو ک تو دلت میاد گندبکشی بهمون
چانیول دوباره نیشخندی زد:اوه من اصلن اینجوری نیستم کریس من پسر خیلی خوبیم
مبینا:کاش حداقل اینطوری بود
۳.۹k
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.