من دلی دارم که هرجا میبرم گم می کنم
من دلی دارم که هرجا میبرم گم می کنم
تاخودم را قاطی احساس مردم می کنم
بعد عمری زندگی دست خودم را خوانده ام
بی خودی خود را به هر شکلی تجسم می کنم
گاه در آیینه ی این شعرها گرییده ام
گاه وقتی شعر می خوانم تبسم می کنم
این غزل ها بوی اندوه خودم را می دهند
من ولی مثل شما آن را تکلم می کنم
سال ها مثل شما می خواستم باشم نشد
من به این خاطره دلم راه بین تان
گم می کنم
تاخودم را قاطی احساس مردم می کنم
بعد عمری زندگی دست خودم را خوانده ام
بی خودی خود را به هر شکلی تجسم می کنم
گاه در آیینه ی این شعرها گرییده ام
گاه وقتی شعر می خوانم تبسم می کنم
این غزل ها بوی اندوه خودم را می دهند
من ولی مثل شما آن را تکلم می کنم
سال ها مثل شما می خواستم باشم نشد
من به این خاطره دلم راه بین تان
گم می کنم
۳.۱k
۱۷ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.