ما

#مــــــــــــــــا
از #مرگ_کبوتر کنج یک #دیوار میترسیم
از این #رویاے_تــلخ منتهی بـر #دار میترسیم

ما از #کــوچ_پرستو_ها به #گورستان_تنهایی
از این شب هاے روشن گشته ے #بیــمار میترسم

ما از سنگی که می افتد ما از #کوهی که میریزد
از این #آبادے #ویران، از این #آوار میترسیم

ما از #خوابیدن جبری میان صبح #خاموشی
از این روزے که میلرزد تــن بیدار میترسیم

ما از ســــرو ے که میکاریـم میان #باغ_آزادے
از این راهِ پر #مهیب خانه ے نـــجار میترسیم

ما از #مرگِِ_احساس، یا مرگِ نرگس و #یاس
از این #آیـنده_ےِ_وحشت_آور، در این #گلزار میترسیم

در پـناهــش شـــــادبـاشــــیدو امــیدوار

#F

@****D
دیدگاه ها (۱۵)

به جرم عشقاشکهایِ پنهانی راروی گونه هام نمایان میکنمبغضم رو ...

ﻛﺎﺋﻨﺎﺕ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪﺑﺮﻛﺖ ﻫﻢ ﻧﻤﻴﺒﺨﺸﺪ،ﻛﻨﺘﺮﻝ ﻫﻢ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ،ﻓ...

تو شنیدی که دلم گفت: بمان ایست نرو...؟بخدا وقت خداحافظیت نیس...

❤خدایا!❤قاضی تویی!کمک کن هیچوقت قضاوت نکنیم ...خوب یادگرفته ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط