اگر بگویی بیا برویم شمال از راه

اگر بگویی بیا برویم شمال از راه
جاده هراز
من موهایم را فر می‌ کنم
اگر بگویی به سودای ستاره ها
شبی در کویر سر کنیم
من موهایم را صاف می کنم
و اگر مرا
به خانه ات دعوت کنی موهایم را
باز می گذارم
برای آن که تو ببافی شان
بگذار وقتی که مقصد
تویی
این لشگر پریشان را هم
دست های خودت در بند کنند..


ملیکا راد
دیدگاه ها (۳)

نعمت‌هایمان را از این زاویه ببینیم- «قارون» هرگز نمی دانست ک...

من که خود زاده سرمای شب دی ماهمبی‌تو با سردی بی‌رحم زمستان چ...

دلی سربلند و سری سر به زیر از این دست عمری به سر برده‌ایم #ق...

خواهم که به خلوتکده‌ای از همه دورمن باشم و من باشم و من باشم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط