قسمت اول از زندگی حضرت ابراهیم(ع)
قسمت اول از زندگی حضرت ابراهیم(ع)
🔮گزارش منجم و خواب نمرود🔮
در سرزمین بین النهرین شهری زیبا و پر جمعیت به نام بابل قرار داشت که روزگاری اسکندر آن را پایتخت ناحیه شرقی امپراتوری خود کرده بوده، و دیکتاتوری به نام نمرود فرزند کوشبن حام در آن سلطنت میکرد...
نمرود علاوه بر بابِل بر سایر نقاط جهان هم حکومت می کرد؛ چرا که امام صادق (ع) فرمود: چهار نفر بر سراسر زمین سلطنت میکردند که دو نفر از آنها از مومنان بودند به نام سلیمان بن داوود و ذوالقرنین، و دو نفر دیگر آنها از کافران به نام نِمرود و بخت النصر.
خداوند به مردم ستمدیده و رنج کشیده بابل لطف کرد و اراده نمود تا رهبری صالح و لایق به سوی آنها بفرستد و آن رهبر همان ابراهیم خلیل بود.
عموی ابراهیم، آزر، از بت پرستان و هواداران نمرود بود و در علم نجوم و ستاره شناسی اطلاعات وسیعی داشت و از مشاوران نزدیک نمرود به شمار میآمد.
آزر با استفاده از علم ستاره شناسی فهمید که امسال پسری ب دنیا می آید که سرنگونی رژیم نمرود به دست اوست. بی درنگ خود را به محضر نمرود رساند و موضوع را به او گزارش داد.
همزمان نمرود نیز در خواب دید که ستاره ای در آسمان درخشید و نور آن بر نور خورشید چیره شد.
دانشمندانِ تعبیر کننده خواب گفتند تعبیرش این است که: به زودی کودکی به دنیا می آید که سرنگونی تو و حکومت به دستش انجام میشود. نمرود بسیار نگران شد و وحشت تار و پود وجودش را فرا گرفت.
*مجمع البیان.ج۴.ص۳۲۵
برای آنکه نطفه ابراهیم(ع) منعقد نشود، نمرود فرمانی صادر کرد که زنان را از شوهرانشان جدا کنند و به طور کلی آمیزش زن و مرد قدغن گردد تا بدین وسیله از انعقاد نطفه آن پسر خطرناک جلوگیری شود.(😂نمرود فشاری)
برای اجرای دقیق این فرمان زنان را در شهر نگه داشتند و مردان را به خارج از شهر فرستادند ولی در عین حال تارَخ پدر ابراهیم با همسرش تماس گرفت و کاملاً به دور از کنترل ماموران با او همبستر شد و نورِ ابراهیم در رحم مادرش منعقد گردید.
دومین فرمانش نیز صادر شد: ماماها و قابله ها و هر کس در هر کجا که توانست زنان باردار را تحت کنترل و مراقبت قرار دهد و هنگام زایمان کودکان را بنگرد، اگر پسر بود کشته و اگر دختر بود زنده بگذارند. این فرمان حتما باید اجرا شود و برای متخلفین، مجازات شدید در نظر گرفته شده است...
مادر ابراهیم بارها توسط ماماها و قابله های نمرودی آزمایش شد ولی چیزی نفهمیدند و این از آن جهت بود که خداوند رحم او را به گونه ای قرار داده بود که نشانه بارداری آشکار نشود.
*تاریخ طبری.ج۱. ص۱۶۴-۲۱۷
در چنین شرایط سختی پدر ابراهیم بیمار شد و از دنیا رفت... مادرش "بونا" خود را نباخت و به زندگی ادامه داد...
غلط تایپی دیدین بگین درستش کنم -_-🌻
🔮گزارش منجم و خواب نمرود🔮
در سرزمین بین النهرین شهری زیبا و پر جمعیت به نام بابل قرار داشت که روزگاری اسکندر آن را پایتخت ناحیه شرقی امپراتوری خود کرده بوده، و دیکتاتوری به نام نمرود فرزند کوشبن حام در آن سلطنت میکرد...
نمرود علاوه بر بابِل بر سایر نقاط جهان هم حکومت می کرد؛ چرا که امام صادق (ع) فرمود: چهار نفر بر سراسر زمین سلطنت میکردند که دو نفر از آنها از مومنان بودند به نام سلیمان بن داوود و ذوالقرنین، و دو نفر دیگر آنها از کافران به نام نِمرود و بخت النصر.
خداوند به مردم ستمدیده و رنج کشیده بابل لطف کرد و اراده نمود تا رهبری صالح و لایق به سوی آنها بفرستد و آن رهبر همان ابراهیم خلیل بود.
عموی ابراهیم، آزر، از بت پرستان و هواداران نمرود بود و در علم نجوم و ستاره شناسی اطلاعات وسیعی داشت و از مشاوران نزدیک نمرود به شمار میآمد.
آزر با استفاده از علم ستاره شناسی فهمید که امسال پسری ب دنیا می آید که سرنگونی رژیم نمرود به دست اوست. بی درنگ خود را به محضر نمرود رساند و موضوع را به او گزارش داد.
همزمان نمرود نیز در خواب دید که ستاره ای در آسمان درخشید و نور آن بر نور خورشید چیره شد.
دانشمندانِ تعبیر کننده خواب گفتند تعبیرش این است که: به زودی کودکی به دنیا می آید که سرنگونی تو و حکومت به دستش انجام میشود. نمرود بسیار نگران شد و وحشت تار و پود وجودش را فرا گرفت.
*مجمع البیان.ج۴.ص۳۲۵
برای آنکه نطفه ابراهیم(ع) منعقد نشود، نمرود فرمانی صادر کرد که زنان را از شوهرانشان جدا کنند و به طور کلی آمیزش زن و مرد قدغن گردد تا بدین وسیله از انعقاد نطفه آن پسر خطرناک جلوگیری شود.(😂نمرود فشاری)
برای اجرای دقیق این فرمان زنان را در شهر نگه داشتند و مردان را به خارج از شهر فرستادند ولی در عین حال تارَخ پدر ابراهیم با همسرش تماس گرفت و کاملاً به دور از کنترل ماموران با او همبستر شد و نورِ ابراهیم در رحم مادرش منعقد گردید.
دومین فرمانش نیز صادر شد: ماماها و قابله ها و هر کس در هر کجا که توانست زنان باردار را تحت کنترل و مراقبت قرار دهد و هنگام زایمان کودکان را بنگرد، اگر پسر بود کشته و اگر دختر بود زنده بگذارند. این فرمان حتما باید اجرا شود و برای متخلفین، مجازات شدید در نظر گرفته شده است...
مادر ابراهیم بارها توسط ماماها و قابله های نمرودی آزمایش شد ولی چیزی نفهمیدند و این از آن جهت بود که خداوند رحم او را به گونه ای قرار داده بود که نشانه بارداری آشکار نشود.
*تاریخ طبری.ج۱. ص۱۶۴-۲۱۷
در چنین شرایط سختی پدر ابراهیم بیمار شد و از دنیا رفت... مادرش "بونا" خود را نباخت و به زندگی ادامه داد...
غلط تایپی دیدین بگین درستش کنم -_-🌻
۵۶.۰k
۲۲ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.