شهید قاسم سلیمانی

✍ شهید قاسم سلیمانی:

من در آن لحظه آخر که شهید همدانی را دیدم، یک لحظه تکان خوردم فهمیدم که او از شهادتش مطلع بوده است. آنجا با خنده به من گفت که بیا با هم یک عکسی بگیریم؛ شاید این آخرین عکس من و تو باشد....

خیلی اهل این کارها نبود که به چیزی اصرار کند مثلاً بخواهد عکسی بگیرد؛ چه از خودش چه با کسی... من وقتی این حرف را زد تکان خوردم، خواستم بگویم که شما نروید، به همان جایی که او می‌خواست برود، من داشتم برمی‌گشتم، ولی یک حسی به من گفت خوب چیزی نیست، خبری نیست، چیزی به او نگفتم. حیف که نگفتم...
دیدگاه ها (۵)

⁦‼ ️⁩آیا میدانستید شهید سلیمانی ۶ فرزند دارند!!!یک فرزند ایش...

حادثه پلاسکو در تاریخ ۳۰دی۹۵حادثه سانچی در تاریخ ۱۶دی۹۶و سان...

⭕ ️آقایانِ آشنا، جهرمی و تیم همراه!توییتر فارسی و فجازی، ملک...

⭕ ️منتظر ورژن های جدید دیوارکشی باشید!اصلاح طلب ها و لیبرال ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط