پارت 98: (جونگ کوک)
پارت 98: (جونگ کوک)
داشتم به معنیه حرفش فکر میکردم. گفت منم تحریک شدم. این ینی اونم دوست داره باهام عشق بازی کنه. از طرفی خوشحال بودم و از طرفی ناراحت. خوشحال بودم چون فهمیدم که اونم منو میخاد. میترسیدم چون اینکه تالا کاری نکردم تا حد زیادی واسه این بوده که گائول از این رابطه میترسید. ولی حالا میترسم کار دس خودم بدم! باید حواسم باشه . رفتم توی حال و چای رو خوردیم. گائول کنار تهیونگ نشسته بود. ته دسشو دور شونه گائول حلقه کرد و نگاش کرد. وی: خوب گائولا فردا چیکار میکنی؟!
گائول: امم...خوب دیگه باید جدی تر کار کنم. همه چیز به هم ریخت واسه این اتفاق. پی دی نیم گفته که فردا فوتوشوت دارم. صبح زود باید برم خوابگاه. و بعدش هم میریم واسه فوتوشوت. وی: موفق باشی کوچولو!
(خودم)
دیر وقت بود. ولی من باید میرفتم حمام. دوش سریعی گرفتمو لباسامو سریعا پوشیدم. موهامو خشک کردم و کنار جونگ کوک که روی تخت خوابیده بود خوابیدم. دسشو دور شونم حلقه کرد. گونشو بوسیدم. بدون حرف دیگه ای خوابیدیم. من باید صبح ساعت 5 بیدار میشدم. صبح قبل ازین که ساعتم زنگ بخوره بیدار شدم. ساعتمو خاموش کردم به زور تکونی روی تخت خوردم. به جونگ کوک نگاه کردم. صورت با نمک و کیوتش و پوسته سفیدش با سیکس پکاش و بدنه عضله ایش ترکیب جالب و عجیبی بود.
لبخندی زدمو لبای سرخشو که پف کرده بود اروم بوسیدم. نمیخواستم بیدارش کنم. خیلی زود بود و هوا تاریک بود. خیلی اروم لباسامو پوشیدم. قرار بود ماشینه کمپانی بیاد دنبالم. ساعت 6 . ولی من قبلش باید میرفتم خونه. ولی ماشین نداشتم و فهمیدم توی چه دردسری افتادم! نمیتونستم جونگ کوکو بیدار کنم. پس سریع راهو پیاده رفتم تا خونم. حسابی خسته شده بودم و به موقع رسیده بودم. 5 دقیقه بعدش ماشین دم در خونم بود سوار شدمو سمت کمپانی رفتیم.
خیلی خوابم میومد. چشمام پف کرده بود. به کمپانی رسیدیم. هوا کمی روشن تر شده بود. از ماشین پیاده شدمو به دفتر پی دی نیم رسیدم. در زدمو داخل شدم. ولی پی دی نیم روی میز خوابش برده بود ! نزدیک تر رفتم. ولی نمیتونستم بیدارش کنم حتما اونم دیر خوابیده. ولی چاره ای نبود قرار داشتیم با میکاپر. صدامو صاف کردم . سعی میکردم اروم بیدارش کنم. من: اهم.....پی دی نیم؟! پی دی نیم بیدارید؟
تکونی خوردو سرشو بلند کرد. و با چشمای خوابالاود نگام کرد. من: او سلام....معذرت میخام بیدارتون کردم!
پی دی نیم: او گائول خوب شد بیدارم کردی! ساعت چنده؟ من: 6:15. میترسیدم دیر بشه. پی دی نیم: خوب کاری کردی. خوب ساعت 7 باید اونجا باشیم گائول لباسای فوتوشوتت فوق العادس. بهت قول میدم میشی زیبا ترین دختر کیپاپ . سه هفته دیگه عکسات منتشر میشه و ببین که چه غوغایی میکنه!! من: او پی دی نیم ممنون! ماشین دم در منتظره میتونیم بریم. از دفتر خارج شدیم و سوار ماشین شدیم قرار بود لباسامو استایلیستا بیارن. به محل عکس برداری رسیدیم . دکورو درست کرده بودن یه چیز خیلی مدرن و شیک بود. پی دی نیم دسشو گذاشت روی کمرم.: گائول بریم پیش میکاپر. نزدیک تر رفتیمو میکاپرو دیدم با دیدنش جا خوردم. دوباره یه مرد بود!
به پی دی نیم نگاه کردم. من: پی دی نیم! دوباره....
خندیدو گفت: نه دیگه نگران باش. یکی از دوستای خوبمه! منم خندیدم و گفتم: پی دی نیم فوتوشاپ و روتوش هم روی عکسام میکنن؟؟! پی دی نیم: اگه مشکلی باشه خوب اره ولی تو که نیازی نداری پوستت که عالیه پس فک نمیکنم لازم باشه! با این حرفش دلگرم شدمو رفتم روی صندلی نشستمو منتظر شدم. با دیدن میکاپر که به سمتم اومد. پا شدمو سلام کردم: سلام... دسشو دراز کردو باهام دست داد: سلاام گائولشی...من اِلی هستم! خوشبختم. من: او منم همینطور. اِلی: خوب بفرمایید. من یه سری توضیح باید بهتون بدم. راجب موهاتون. رنگ موقت میکنم. هایلات یه جورایی. رنگ موقت بنفش. راجب ارایشت هم روی چشمات کار میکنم تا بیش تر توی چشم باشه. ولی نمیخوام غلیظ باشه. پوستت خیلی خوبه. هیچی دیگه شروع میکنیم. اول موهات! پاشو بریم اونجا بیا. پا شدمو رفتم روی اون صندلی مخصوص نشستم و شروع به رنگ زدن موهام کرد. خیلی کار برد و من از کمر درد داشتم میترکیدم. کار موهام که تموم شد . 15 دقیقه بعد شستش. بعد از خشک کردن موهام جلوی آیینه رفتم. این خیلی قشنگ بود!
متعجب شده بودم. اومدو موهامو دور و ورم ریخت.
اِلی:حالا که میبینم فک کن مثلا مِشه صورتی هم بزنیم لا به لاش فوق العاده میشه! سرمو تکون دادمو گفتم: عالی میشه. پس مشه صورتی هم بهش اضافه کردو موهامو خشک کردم. این عالی شده بود. اِلی خندیدو گفت: خیلی ذوق زده شدی! یه سری عکس با موهای صاف میگیریم. یه سری هم باید ببینم چیکار کنم ! دوست ندارم فقط فرش کنم باید یه ایده ای پیدا کنم. بریم ارایش!!!
روی صندلی نشستمو شروع به ارایش کرد. چون خودم میکاپر بو
داشتم به معنیه حرفش فکر میکردم. گفت منم تحریک شدم. این ینی اونم دوست داره باهام عشق بازی کنه. از طرفی خوشحال بودم و از طرفی ناراحت. خوشحال بودم چون فهمیدم که اونم منو میخاد. میترسیدم چون اینکه تالا کاری نکردم تا حد زیادی واسه این بوده که گائول از این رابطه میترسید. ولی حالا میترسم کار دس خودم بدم! باید حواسم باشه . رفتم توی حال و چای رو خوردیم. گائول کنار تهیونگ نشسته بود. ته دسشو دور شونه گائول حلقه کرد و نگاش کرد. وی: خوب گائولا فردا چیکار میکنی؟!
گائول: امم...خوب دیگه باید جدی تر کار کنم. همه چیز به هم ریخت واسه این اتفاق. پی دی نیم گفته که فردا فوتوشوت دارم. صبح زود باید برم خوابگاه. و بعدش هم میریم واسه فوتوشوت. وی: موفق باشی کوچولو!
(خودم)
دیر وقت بود. ولی من باید میرفتم حمام. دوش سریعی گرفتمو لباسامو سریعا پوشیدم. موهامو خشک کردم و کنار جونگ کوک که روی تخت خوابیده بود خوابیدم. دسشو دور شونم حلقه کرد. گونشو بوسیدم. بدون حرف دیگه ای خوابیدیم. من باید صبح ساعت 5 بیدار میشدم. صبح قبل ازین که ساعتم زنگ بخوره بیدار شدم. ساعتمو خاموش کردم به زور تکونی روی تخت خوردم. به جونگ کوک نگاه کردم. صورت با نمک و کیوتش و پوسته سفیدش با سیکس پکاش و بدنه عضله ایش ترکیب جالب و عجیبی بود.
لبخندی زدمو لبای سرخشو که پف کرده بود اروم بوسیدم. نمیخواستم بیدارش کنم. خیلی زود بود و هوا تاریک بود. خیلی اروم لباسامو پوشیدم. قرار بود ماشینه کمپانی بیاد دنبالم. ساعت 6 . ولی من قبلش باید میرفتم خونه. ولی ماشین نداشتم و فهمیدم توی چه دردسری افتادم! نمیتونستم جونگ کوکو بیدار کنم. پس سریع راهو پیاده رفتم تا خونم. حسابی خسته شده بودم و به موقع رسیده بودم. 5 دقیقه بعدش ماشین دم در خونم بود سوار شدمو سمت کمپانی رفتیم.
خیلی خوابم میومد. چشمام پف کرده بود. به کمپانی رسیدیم. هوا کمی روشن تر شده بود. از ماشین پیاده شدمو به دفتر پی دی نیم رسیدم. در زدمو داخل شدم. ولی پی دی نیم روی میز خوابش برده بود ! نزدیک تر رفتم. ولی نمیتونستم بیدارش کنم حتما اونم دیر خوابیده. ولی چاره ای نبود قرار داشتیم با میکاپر. صدامو صاف کردم . سعی میکردم اروم بیدارش کنم. من: اهم.....پی دی نیم؟! پی دی نیم بیدارید؟
تکونی خوردو سرشو بلند کرد. و با چشمای خوابالاود نگام کرد. من: او سلام....معذرت میخام بیدارتون کردم!
پی دی نیم: او گائول خوب شد بیدارم کردی! ساعت چنده؟ من: 6:15. میترسیدم دیر بشه. پی دی نیم: خوب کاری کردی. خوب ساعت 7 باید اونجا باشیم گائول لباسای فوتوشوتت فوق العادس. بهت قول میدم میشی زیبا ترین دختر کیپاپ . سه هفته دیگه عکسات منتشر میشه و ببین که چه غوغایی میکنه!! من: او پی دی نیم ممنون! ماشین دم در منتظره میتونیم بریم. از دفتر خارج شدیم و سوار ماشین شدیم قرار بود لباسامو استایلیستا بیارن. به محل عکس برداری رسیدیم . دکورو درست کرده بودن یه چیز خیلی مدرن و شیک بود. پی دی نیم دسشو گذاشت روی کمرم.: گائول بریم پیش میکاپر. نزدیک تر رفتیمو میکاپرو دیدم با دیدنش جا خوردم. دوباره یه مرد بود!
به پی دی نیم نگاه کردم. من: پی دی نیم! دوباره....
خندیدو گفت: نه دیگه نگران باش. یکی از دوستای خوبمه! منم خندیدم و گفتم: پی دی نیم فوتوشاپ و روتوش هم روی عکسام میکنن؟؟! پی دی نیم: اگه مشکلی باشه خوب اره ولی تو که نیازی نداری پوستت که عالیه پس فک نمیکنم لازم باشه! با این حرفش دلگرم شدمو رفتم روی صندلی نشستمو منتظر شدم. با دیدن میکاپر که به سمتم اومد. پا شدمو سلام کردم: سلام... دسشو دراز کردو باهام دست داد: سلاام گائولشی...من اِلی هستم! خوشبختم. من: او منم همینطور. اِلی: خوب بفرمایید. من یه سری توضیح باید بهتون بدم. راجب موهاتون. رنگ موقت میکنم. هایلات یه جورایی. رنگ موقت بنفش. راجب ارایشت هم روی چشمات کار میکنم تا بیش تر توی چشم باشه. ولی نمیخوام غلیظ باشه. پوستت خیلی خوبه. هیچی دیگه شروع میکنیم. اول موهات! پاشو بریم اونجا بیا. پا شدمو رفتم روی اون صندلی مخصوص نشستم و شروع به رنگ زدن موهام کرد. خیلی کار برد و من از کمر درد داشتم میترکیدم. کار موهام که تموم شد . 15 دقیقه بعد شستش. بعد از خشک کردن موهام جلوی آیینه رفتم. این خیلی قشنگ بود!
متعجب شده بودم. اومدو موهامو دور و ورم ریخت.
اِلی:حالا که میبینم فک کن مثلا مِشه صورتی هم بزنیم لا به لاش فوق العاده میشه! سرمو تکون دادمو گفتم: عالی میشه. پس مشه صورتی هم بهش اضافه کردو موهامو خشک کردم. این عالی شده بود. اِلی خندیدو گفت: خیلی ذوق زده شدی! یه سری عکس با موهای صاف میگیریم. یه سری هم باید ببینم چیکار کنم ! دوست ندارم فقط فرش کنم باید یه ایده ای پیدا کنم. بریم ارایش!!!
روی صندلی نشستمو شروع به ارایش کرد. چون خودم میکاپر بو
۹۰.۱k
۱۹ تیر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.