بنام قلم به نام انسانیت

#بنام قلم به نام انسانیت

#قلمم حق بنویس

خانه ام آتش گرفت
بنویس سر این قصه دراز است
قلمم ،تاب بیاور ،گریه کن زار بزن
طاقتم طاق شده
بنویس،جوهرت خون دلم

تو برقص و تو بچرخ ،دیوانگی کن

هر چه میخواهی بکن، تو ولی حق بنویس
بنویس بر پیکر نازک این کاغذ ها
بنویس زیر آوار دروغ خورد شدم
حرف حق گفتم و من وصله ناجور شدم
بنویس مثل حلاج اناالحق زدم و
به گناه بی گناهی به سر دار شدم
بنویس وحشی طوفان زده ام من
تا توانی تو از این جیحون پر خون بنویس
زیر رگبار نگاه شقایق های زخمی
هزاران نیلوفر بی صدا
زنده به گور شدم
#من،
خسته ام از رنگ نیرنگ و دروغ
خسته از فریاد های این سکوت

خسته از این قفس خالی عشق
این چراگاه هوس ،که جنایت کرده کشت

بنویس، داد بزن ،با شهامت بنویس
از سکوت شب و ظلمت بنویس

پشت ان پنجره ی بسته و ساکت که یکی
ساز شکسته بنویس،

#بنویس،
هر چه خواهی بنویس ،

من دگر خسته ام از پیچش این پیچک زشت درو دیوار
ترسم این ست که تو بشکنی

کاغذ شعله گیرد و

من زنده بمانم
بنویس هر چه خواهی بنویس

https://t.me/moonlightyy/AAAAAEOP3TbA8A8Ul08vMQ
ایدیه.کانالمونه.منتظر.حضورتون.هستم
دیدگاه ها (۸)

پروردگارا🌸 🍃 با اولین قدم هایمان، بر جاده های صبح، نامت ر...

‍ لحظــــــع ای درمحضــــــر یـــــاد یـ...

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنندچون به خلوت می روند ...

حکایت ما،حکایتِ آن گنـدمـزاری‌ستکه سر بـر شانه‌ی آسیابان گذا...

رمان

هیچ وقت عاشق نشو وابسته نشو دل نبند چرا؟چون مثل من میشی حالا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط