با طنین خوب شعرت ساز یادم میرود

با طنین خوب شعرت ساز یادم می‌رود
شعرهای خواجه‌ی شیراز یادم می‌رود
نه نیازی نیست باشم در قفس این روزها
تا نگاهم می‌کنی پرواز یادم می‌رود
آنقدر داغ و غزلخیز است آغوش تو که
ظهر تابستانی اهواز یادم می‌رود
گیسوان را تا کمر آشفته می‌خواهی و من
از همین رو در غزل ایجاز یادم می‌رود
عکس روی ماه تو بر نیل می‌افتد شبی
تا به عکست می‌رسم اعجاز یادم می‌رود
ترکمانچای جدایی زود یادت می‌رود
مثل ایران خطه قفقاز یادم می‌رود
#زهرا_اقبالی
دیدگاه ها (۵)

شیوه‌ی نوشین لبان چهره نشان دادن استپیشهٔ اهل نظر دیدن و جان...

خشت بر خشت زوایای جهان گردیدم ؛منزلی امن‌ تر از گوشه‌ ی تنها...

آهای خبردارمستی یا هشیارخوابی یا بیدارتو شب سیاه تو شب تاریک...

واژه های شعر غریبم بغض دارند امشب......#نذر کرده ام اگر از ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط