قرص مهتاب بیا ، هیزیِ مردم به درک
قرص مهتاب بیا ، هیزیِ مردم به درک
تو بفرما " مهِ نو " حق تقدم به درک
رگِ روحم به لبِ تیزِ دو ابروت خوش ست
قصه ی داس و گلوی گلِ گندم به درک
زیر آن سقفِ طلا کافه ی خورشید به پاست
خُرده فرمایشِ روحانیِ در قم به درک
دود از گوش و سر و چشم و زبانم برخاست
غزلِ حافظ و " آن ناز و تنعم " به درک
گر چه از سیلیِ موهای تو گوشم سرخ ست
نازِ شصتت گل من ، حسِ تَخاصم به درک
با مِش و گیسِ طلایت کمرِ سکه شکست
کوهِ نورِ غزلم ، نرخ تورم به درک
آتشِ معرکه در کنج لبانت بالاست
خودکشی کردنِ این عاشقِ کَژدم به درک
گونه ی خشک لبم خیره به یک بوسه ی توست
لمسِ بی حاصلِ در خواب و تجسم به درک
چشم امّید دلم باز به رقصیدن توست
نشعگی های تنِ تُردِ تَوَهم به درک
این تو وُ محمد شاعر شده در مکتبِ هند
طعنه ی مردم و یک اَنگِ ترحم به درک
****
تو بفرما " مهِ نو " حق تقدم به درک
رگِ روحم به لبِ تیزِ دو ابروت خوش ست
قصه ی داس و گلوی گلِ گندم به درک
زیر آن سقفِ طلا کافه ی خورشید به پاست
خُرده فرمایشِ روحانیِ در قم به درک
دود از گوش و سر و چشم و زبانم برخاست
غزلِ حافظ و " آن ناز و تنعم " به درک
گر چه از سیلیِ موهای تو گوشم سرخ ست
نازِ شصتت گل من ، حسِ تَخاصم به درک
با مِش و گیسِ طلایت کمرِ سکه شکست
کوهِ نورِ غزلم ، نرخ تورم به درک
آتشِ معرکه در کنج لبانت بالاست
خودکشی کردنِ این عاشقِ کَژدم به درک
گونه ی خشک لبم خیره به یک بوسه ی توست
لمسِ بی حاصلِ در خواب و تجسم به درک
چشم امّید دلم باز به رقصیدن توست
نشعگی های تنِ تُردِ تَوَهم به درک
این تو وُ محمد شاعر شده در مکتبِ هند
طعنه ی مردم و یک اَنگِ ترحم به درک
****
۱.۱k
۱۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.