غم دل را روی ابر نوشتم

غم دل را روی ابر نوشتم
باد باخودش برد
آسمان خواند "گریست
غم همراه بارا ن به رود رسید
خروشان شد وفریاد رود دره راپر کرد
بدریا رسید
دریا هم دیوانه وار موج بر داشت
سر بساحل کوبید
من در شال پشمی ام مچاله شدم
سر بالائی نفس گیر خانه را طی کردم
گلدان شمعدانی خشگ شده
گلدان ندارم
لب باغچه زیر درخت خرمالو نشستم
کلاغ گردو خورپائیر نگاهم میکرد
گردو بین دومنقارش مات هق هق من بود
گنجشگ خرمالو خور خودش را باد کرده
بالای سرم روی شاخه نشسته
مات ب ...


#عاشقانه_های_پاک #عاشقانه #عشق #فکر نو
دیدگاه ها (۴)

#سلام_آبانفرض کن حسرت پاییز تورا درک کندروز برگشتنِ او "اوّل...

خش خش نکن ای برگ، دلم می‌لرزدایـن عشق به این نفس زدن، می‌ارز...

طعم گس خرمالوزیر باران تند دلتنگییاد بی آزرم جنگی- که بر سر ...

سبدم خالیستگنجشکان امان ندادنددرخت خرمالو را ...#عاشقانه_های...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط