گاه با لبخندی گوشه ی لب

گاه با لبخندی گوشه ی لب
گاه با اشکی سرازیر از گونه
به هر جان کندنی شده،
خودَت را نه
خیالت را حبس میکنم در خوابم!
دیدگاه ها (۳۷)

محبوبم !من دائما ،شمارا دوست دارم .چه در گرانی ،چه در ارزانی...

به جناب عشق گفتم تو بیا دوای ما باش که به پاسخم بگفتا تو ، ب...

صد بار گفتم میروم ، یکبار نشنیدم بمان یکبار گفتی میروم صد قف...

محبوب ام من جسته ام ، در هستی حالتی هولناک تر از عاشق نبودن ...

دوستت دارمو این قافله ی احساسم هیچگاه تغییر نمیکندحتی اگر تم...

﴿ برده ﴾۵۶ part دختره چشم بست و اجازه داد اشک هاش گونه هاش...

در ژرفای وجود هر انسانی گلادیاتوری خاموش است؛ نه در میدان خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط