تو با تمام خودت آمدی به دیدارم

تو با تمام خودت آمدی به دیدارم
وَ من برای همین هم به تو بدهکارم
منی که صبر و غرورم همیشه جا ماندو
از این حماقت بی جا همیشه بیزارم
به انتهای کلامم نمی رسد زورم
کمک بکن برسم ابتدای اقرارم
به این که پای توام این که دوستت دارم
هوای قلب منی من به تو گرفتارم!
وَ این که مسئله ای نیست عاشقم باشی
کمک بکن نرسد حال بد به تکرارم
امان نمی دهدم فکرهای تو خالی
شبیه حسّ اتاقی بدون دیوارم
مسیح خاطره هایم دوباره با چشمک
بپرس حال دلم را که زیر آوارم
دیدگاه ها (۷)

عاقبت روزی تو را در شَهر پیدا می کُنم شانهِ هایت را ب...

یک دل ِ دیـــوانه ی دیــوانه دارم میخری حال و روزی خوشتر از ...

چای خوبست اگر دست به دستم بدیورنه هرگز هوسش در دل ما نیست که...

کسی که باورت داردیک قدم جلوتر از کسی است که دوستت دارددلم از...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط