کوله بار گناهانم بر دوشم سنگینی میکرد خدا گفت بر در

🔹 کوله بار گناهانم بر دوشم سنگینی می‌کرد؛ خدا گفت: بر در خانه ام بیا، آنقدر بکوب تا در به رویت وا کنم.

🔹 وقتی بر در خانه اش رسیدم، هر چه گشتم در بسته ای ندیدم! هر چه بود باز بود..

🔹 گفتم: خدایا بر کدامین در بکوبم؟
ندا آمد: این را گفتم که بیایی؛ وگرنه من هیچوقت درهای رحمتم را به روی تو نبسته بودم!

🔹 کوله بارم بر زمین افتاد و پیشانیم بر خاک

دیدگاه ها (۵)

🌷 آیت الله آقا مجتبی تهرانی :🍁 شفّاف میگویم: برای اینکه در ز...

به خود بیاییم!ڪه ظهور منجیمعطل ماست...🌻 اللهم عجل لولیڪ ‌الف...

‏سپاه در قالب اردوهای جهادی و بسیج سازندگی به مردم مناطق آسی...

استاد فاطمی‌نیا:هرکس روے زمین است ، به برکت وجود حضرت صدیّقه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط