تو مرا آزردی
تو مرا آزُردی
که خودم کوچ کنم از شهرت
تو خیالت راحت! میشوم دورترین
خاطره در شبهایت
تو به من میخندی
و به خود میگویی:
باز می آید و میسوزد از این عشق
ولی بر نمیگردم نه!
میروم آنجا که دلی
بهرِ دلی تب دارد
عشق زیباست و حُرمت دارد
که خودم کوچ کنم از شهرت
تو خیالت راحت! میشوم دورترین
خاطره در شبهایت
تو به من میخندی
و به خود میگویی:
باز می آید و میسوزد از این عشق
ولی بر نمیگردم نه!
میروم آنجا که دلی
بهرِ دلی تب دارد
عشق زیباست و حُرمت دارد
- ۲۶۵
- ۱۰ آذر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط