به نام خدا
به نام خدا
.
خلاصه وقایع روزانه محرم(قسمت اول)
.
چهارشنبه اول محرم الحرام سال 61 هجری قمری
.
.
مکان؛ قصر بنی مقاتل...
* گروهی از اهل کوفه در این منزلگاه خیمه زده بودند.
حضرت از آنها پرسید: آیا به یاری من می آیید؟
بعضی گفتند: دل ما رضایت به مرگ نمی دهد و بعضی دیگرگفتند: ما زنان و فرزندان زیادی داریم. مال بسیاری از مردم نزد ماست و خبر از سرنوشت این جنگ نداریم، لذا از یاری تو معذوریم.
.
.
حضرت به جوانان امر کرد که آب بردارند و شبانه حرکت کنند. امام(ع)همانگونه که سوار بر مرکب بود، مختصری به خواب رفت.
پس از بیداری کلمه ی استرجاع(انا لله و انا الیه راجعون) را تکرار می کرد.
« علی اکبر جلو رفت و علت را جویا شد؛ حضرت فرمود: اسب سواری جلو من در خواب ظاهر شد و گفت: این قوم شبانگاه در حرکت است و مرگ به استقبالشان می آید.»
علی اکبر گفت:« پدرم! آیا ما بر حق نیستیم؟»
حضرت فرمود:« سوگند به خدا که ما بر حقّیم.»
علی اکبر گفت:« پس ما را باکی از مرگ نیست.»
امام فرمود:« خدا تو را جزای خیر دهد.»
.
.
.
* حسین(ع) در این منزل به عبیدالله جعفی چنین فرمود:
پس اگر ما را یاری نمی کنی خدای را بپرهیز از این که جزو کسانی باشی که با ما می جنگد. سوگند به خدا اگر کسی فریاد ما را بشنود و ما را یاری نکند، خدا او را به رو در آتش می افکند.
.
.
پی نوشت :
تو به دادم نرسی، می روم از دست، حسین
مستغاثٌ بک ارباب، که بهتر باشم
گر بنا هست، مرا دست کسی بسپاری
بهتر آن است، غلام علی اکبر باشم
.
.
.
.
#شیعه
#با_محرم
#محرم
#حسین
#امام_حسین
#امام_حسین_علیه_السلام
#یا_مهدی_ادرکنی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حق_پایدار_است
.
خلاصه وقایع روزانه محرم(قسمت اول)
.
چهارشنبه اول محرم الحرام سال 61 هجری قمری
.
.
مکان؛ قصر بنی مقاتل...
* گروهی از اهل کوفه در این منزلگاه خیمه زده بودند.
حضرت از آنها پرسید: آیا به یاری من می آیید؟
بعضی گفتند: دل ما رضایت به مرگ نمی دهد و بعضی دیگرگفتند: ما زنان و فرزندان زیادی داریم. مال بسیاری از مردم نزد ماست و خبر از سرنوشت این جنگ نداریم، لذا از یاری تو معذوریم.
.
.
حضرت به جوانان امر کرد که آب بردارند و شبانه حرکت کنند. امام(ع)همانگونه که سوار بر مرکب بود، مختصری به خواب رفت.
پس از بیداری کلمه ی استرجاع(انا لله و انا الیه راجعون) را تکرار می کرد.
« علی اکبر جلو رفت و علت را جویا شد؛ حضرت فرمود: اسب سواری جلو من در خواب ظاهر شد و گفت: این قوم شبانگاه در حرکت است و مرگ به استقبالشان می آید.»
علی اکبر گفت:« پدرم! آیا ما بر حق نیستیم؟»
حضرت فرمود:« سوگند به خدا که ما بر حقّیم.»
علی اکبر گفت:« پس ما را باکی از مرگ نیست.»
امام فرمود:« خدا تو را جزای خیر دهد.»
.
.
.
* حسین(ع) در این منزل به عبیدالله جعفی چنین فرمود:
پس اگر ما را یاری نمی کنی خدای را بپرهیز از این که جزو کسانی باشی که با ما می جنگد. سوگند به خدا اگر کسی فریاد ما را بشنود و ما را یاری نکند، خدا او را به رو در آتش می افکند.
.
.
پی نوشت :
تو به دادم نرسی، می روم از دست، حسین
مستغاثٌ بک ارباب، که بهتر باشم
گر بنا هست، مرا دست کسی بسپاری
بهتر آن است، غلام علی اکبر باشم
.
.
.
.
#شیعه
#با_محرم
#محرم
#حسین
#امام_حسین
#امام_حسین_علیه_السلام
#یا_مهدی_ادرکنی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حق_پایدار_است
۱.۷k
۲۵ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.