من آن دشت

🍒🌱من آن دشت
بد سرگذشتم
که یک شب
به بیگاه
گم کرده
آهوی دلجو
من آهوی
رهپوی
بی بازگشتم
که در خواب بیند
بهارانه ی دشت گلبو

منم اختر دوردستی که فانوس چشمانش افتاده از سو
نمی بیند افسوس دیگر نه دشت و نه آهو🍒🌱

#سیاوش_کسرایی
دیدگاه ها (۰)

#عباس_معروفی 🌱🍒همراهت می‌آيم تا آخر راهو هيچ نمی‌پرسم هرگز!ب...

🍒🌱خواستم تنها نباشمبا تو تنهایی‌ام را تقسیم کردمتنهایی‌، عری...

🌱🍒سخت دلتنگ توام،تازه هوا آبانیستحس و حال همه ی ثانیه ها بار...

🍒🌱چترِ باران بر سر و شهری که خیس از یادِ توستاین تمامِ دلخوش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط