دختر و پسری با مخالفت های فراوان خانواده هر دو طرف با هم

دختر و پسری با مخالفت های فراوان خانواده هر دو طرف با هم ازدواج کردند. در اولین صبح عروسی بخاطر سختی های زیادی که کشیده بودند، زن و شوهر توافق کردند که در را بر روی هیچکس باز نکنند!
ابتدا پدر و مادر پسر آمدند، زن و شوهر نگاهی به همدیگر انداختند اما چون از قبل توافق کرده بودند، هیچکدام در را باز نکردند...!
ساعتی بعد پدر و مادر دختر آمدند، زن و شوهر نگاهی به همدیگر انداختند؛ اشک در چشمان زن جمع شده بود و در این حال گفت نمی توانم ببینم که پدر و مادرم پشت در باشند و در را رویشان باز نکنم.شوهر چیزی نگفت، و در را باز کرد و آنها آمدند.
سال ها گذشت خداوند به آنها چهار پسر داد؛ پنجمین فرزندشان دختر بود! برای تولد این فرزند پدر بسیار شادی کرد و چند گوسفند را سر برید و میهمانی مفصلی داد...
مردم متعجبانه از او پرسیدند علت این همه شادی و میهمانی دادن چیست؟
مرد بسادگی جواب داد چون این همان کسی است که، در را به رویم باز میکند!

#دختر_است_دیگر
دیدگاه ها (۱)

جنگلی به شکل گیتار در آرژانتین این جنگل را حدود 40 سال پیش ی...

خوشبختی بر سه ستون استوار است:فراموش کردن تلخی های دیروزغنیم...

پیشِ مردمکج مکن" گردن"که حیرانت کنند...آبرویت برده و بدترپری...

:تفاهم یعنی :ت : توان تحمل تفاوت هاف : فهمیدن همدیگها : ازاد...

🔹زنی شوهرش فوت کرد. او دختری زیبا از شوهر داشت و در سن ازدوا...

سلام و احترام🌷🔸هر قهری قانون داره !#دکتر_انوشهیه آگاهی مهم و...

چند شاتی تهیونگ...دختر دست پسر را گرفت و به داخل اتاقش کشید،...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط