پس از آنکه مرده بودم اگر مرا در مبال هم انداخته بودند برا
پس از آنکه مرده بودم اگر مرا در مبال هم انداخته بودند برایم یکسان بود، آسوده شده بودم.
تنها منزلمان گریه و شیون میکردند، عکس مرا میآوردند، برایم زبان میگرفتند، از این کثافت کاری ها که معمول است.
همهٔ اینها بنظرم احمقانه و پوچ میآید.
لابد چند نفر از من تعریف زیادی میکردند.
چند نفر تکذیب میکردند، اما بالاخره فراموش میشدم، من اصلا خودخواه و نچسب هستم.
هرچه فکر میکنم، ادامه دادن باین زندگی بیهوده است.
زنده بگور
صادق خان هدایت
( دسته بندی عاشقانه ها گذاشتم چون دوسش دارم صادقو)
تنها منزلمان گریه و شیون میکردند، عکس مرا میآوردند، برایم زبان میگرفتند، از این کثافت کاری ها که معمول است.
همهٔ اینها بنظرم احمقانه و پوچ میآید.
لابد چند نفر از من تعریف زیادی میکردند.
چند نفر تکذیب میکردند، اما بالاخره فراموش میشدم، من اصلا خودخواه و نچسب هستم.
هرچه فکر میکنم، ادامه دادن باین زندگی بیهوده است.
زنده بگور
صادق خان هدایت
( دسته بندی عاشقانه ها گذاشتم چون دوسش دارم صادقو)
- ۴۹۶
- ۰۵ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط