یارب از ما چه فلاح آید اگر تو نپذیری

یارب از ما چه فلاح آید اگر تو نپذیری
به خداوندی و فضلت که نظر بازنگیری

درد پنهان به تو گویم که خداوند کریمی
یا نگویم که تو خود واقف اسرار ضمیری

گر برانی به گناهان قبیح از در خویشم
هم به درگاه تو آیم که لطیفی و خبیری

گر به نومیدی ازین در برود بندهٔ عاجز
دیگرش چاره نماند که تو بی‌شبه و نظیری

دست در دامن عفوت زنم و باک ندارم
که کریمی و حکیمی و علیمی و قدیری

خالق خلق و نگارندهٔ ایوان رفیعی
خالق صبح و برآرندهٔ خورشید منیری

حاجت موری و اندیشهٔ کمتر حیوانی
بر تو پوشیده نماند که سمیعی و بصیری

گر همه خلق به خصمی به در آیند و عداوت
چه تفاوت کند آن را که تو مولا و نصیری

همه را ملک مجازست بزرگی و امیری
تو خداوند جهانی که نه مردی و نه میری

#سعدیا من ملک‌الموت غنی‌ام تو فقیری
چاره درویشی و عجزست و گدایی و حقیری

#سعدی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌رمضان بهتون تبریک میگم❤
دیدگاه ها (۱۸)

و عشق مرگِ رهایی بخشِ مرا از تمام تلخی‌ها می‌آکند ...#احمد_ش...

تا دستِ تو را به دست آرماز کدامین کوه می‌بایدم گذشتتا بگذرما...

#استوری #امیرعلی_قربانی

گفتا به من ، در نیمه شب پنهان بیا پنهان برودر باغ پر ریحان م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط