باور خواسته نشدن...

راستش میخواستم نامه بنویسم با آداب و رسوم خاص خودش...
اما عطرت نمیگذارد...
لباسهایت را که یادگار آخرین بودنهایت هست اتو کشیده ام...
میدانم که لباسهایی که مدتهاست به تن صاحبش نبوده نه شستنی نیاز دارد و نه حتی اتویی...
اما من حتی به همین روزمرگی های عاشقانه با تو عادت کرده ام...
به همین به امید باز شدن چشمهایت توی تخت ماندن...
به چایی که همیشه تازه دم است...
به گلدانی که هر روز با گلی تازه مزین میکنم...
به هدیه های رنگارنگی که به هر مناسبت خریده ام و توی کمدت چیده ام...
آدمها که این چیزها را نمیفهمند...
فکر میکنند عجب دختر سرخوشی است...
خوب خودش را حفظ کرده...
دارد ظاهر سازی میکند...
آنها نمیفهمند که من تلخی یک عمر زندگی با خیال برگشتنت را به شیرینی هیچ فهمی نمی‌دهم...
آنها نمیفهمند اگر کسی رفتن دیگری را به روی خودش نمی آورد بخاطر این است که میداند گاهی باور خواسته نشدن یعنی مرگ تمام رویاها...

#عشق
دیدگاه ها (۳)

چشم می‌بندم نباید جاده سرگرمم کند

سیب فریب

بغلم کن

چهار عمل را قبل خواب حتما انجام بدید

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط