بسم الله الرحمن الرحیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«حرف نوی جمهوری اسلامی»
بازخوانی الگوی مردمسالاری دینی و جایگاه و اثرات انتخابات در آن براساس بیانات حضرت آیتالله امام خامنهای
«انتخابات، شاخص و عَلم نظام جمهوری اسلامی است.» ۱۳۹۰/۰۳/۰۸ این جملهی رهبر معظم انقلاب اسلامی نمایانگرِ جایگاه و اهمیت موضوع «انتخابات» در نگاه و اندیشهی ایشان است. البته انتخابات در نظام جمهوری اسلامی در چارچوب الگوی «مردمسالاری دینی» قرار میگیرد. الگویی که به لحاظ مبانی و آثار با دمکراسی غربی تفاوتهایی جدی و بُنیادین دارد.
#انقلاب کشور را به دست صاحبان اصلیاش داد
پیروزی انقلاب اسلامی و برسر کار آمدن نظام جمهوری اسلامی نقطهی عطفی در تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران بود. تا قبل از این تحول رسما «ملت» در تصمیمگیریهای کلان ملی اعتبار و نقشی نداشت: «یک روزی بود در این کشور که میگفتند آقا! مملکت صاحب دارد؛ صاحب مملکت کیست؟ اعلیحضرت... شاه صاحب مملکت بود، یعنی یک عنصر فاسد، نالایق، وابسته و غالباً تهی از غیرت ملّی، صاحب مملکت بود. خب، جمهوری اسلامی آمد این صاحب غاصب دروغین را کنار زد، مملکت را داد دست صاحبان اصلیاش که ملّتند.» [۱] یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب همین استقرار نظام «مردمسالاری دینی» در کشور و دخیل کردن اراده و رأی مردم در سرنوشتشان بوده است: «ملت ما تا قبل از انقلاب اسلامی مزهی حاکمیت مردم را نچشیده بود... مزهی مردمسالاری را مردم در جمهوری اسلامی چشیدند. از آغاز پیروزی انقلاب تا امروز، در همهی مسائل مهم، در همهی مسئولیتهای اساسی کشور، مردم بودند که نقش ایفا کردند... مردم احساس میکنند که بر سرنوشت خود در مدیریت کشور و در برنامههای کلان کشور، آنها هستند که تصمیمگیرند و نظارت میکنند و عمل میکنند؛ این مردمسالاری دینی است.» [۲]
********
#جمهوریتِ برآمده از اسلام
در «الگوی جمهوری اسلامی» نه تنها مردمسالاری و دین دو عنصر جدا از یکدیگر نیستند بلکه مردمسالاری برآمده از دین است: «افرادی گمان نکنند که امام بزرگوار ما، انتخابات را از فرهنگ غربی گرفت و آن را قاطی کرد با تفکر اسلامی و شریعت اسلامی؛ نه، اگر انتخابات و مردمسالاری و تکیهی به آراء مردم، جزو دین نمیبود و از شریعت اسلامی استفاده نمیشد، امام هیچ تقیدی نداشت؛ آن آدم صریح و قاطع، مطلب را بیان میکرد. این جزو دین است... باید شریعت اسلامی رعایت بشود. و گردش کار در این نظام بهوسیلهی مردمسالاری است... کار، دست مردم است؛ این، پایهی اصلی حرکت امام بزرگوار است.» [۳] در واقع در این الگو «جمهوریت» از «اسلام» جدا نیست: «در این کشور و در این نظام، اسلام با جمهوریت همراه است. جمهوریت ما از اسلام گرفته شده و اسلام ما اجازه نمیدهد در این کشور مردمسالاری نباشد. ما نخواستیم جمهوریت را از کسی یاد بگیریم؛ اسلام این را به ما تعلیم داد و املاء کرد. این ملت، متمسک به اسلام و معتقد به جمهوریت است. در ذهن این ملت و در این نظام، خدا و مردم در طول هم قرار دارند.» [۴] نکتهی مهم حائز اهمیت اینکه این الگو با این مبانی و مختصات در سطح جهانی «حرفی نو و جدید» محسوب میشود: «امروز مردمسالاری دینیای که ما در کشور خود مطرح میکنیم، یک حرف نو است؛ نه فقط به خاطر اینکه ما شاخهای از مردمسالاری را ارائه میدهیم؛ نخیر، ما در واقع در مردمسالاریهای دنیا شبهه میکنیم.» [۵]
********
#انتخابات، مظهر مردمسالاری دینی
با اتکاء به این مبانی است که مسئلهی «انتخابات» در نظام اسلامی جایگاه و اهمیتی خاص پیدا کرده و تبدیل به نماد مردمسالاری دینی میشود: «انتخابات مظهر ارادهی ملی است، نماد مردمسالاری اسلامی است. ما که مسئلهی مردمسالاری اسلامی را در مقابل دموکراسیِ لیبرال غربی مطرح کردیم، مظهر مردمسالاری اسلامی همین حضور مردم در انتخابات است.» [۶] تا جایی که بدون انتخابات مردمسالاریای وجود نخواهد داشت: «انتخابات یک حادثهی گذرا نیست، یک حادثهی اثرگذار است؛ لذا روی این باید تأمل کنیم. اولاً انتخابات رکن مهم نظام است. نظام مردمسالاری دینی، متکی به انتخابات است. بدون انتخابات، مردمسالاری نخواهد بود. معیار تکیهی به مردم، معیار مشهود و محسوس و قابل اندازهگیری، همین انتخابات است.» [۷] این اهمیت تا آنجاست که در مقاطع گوناگون و علیرغم همهی فشارها و توطئهها و... هیچگاه در نظام اسلامی انتخابات «تعطیل» نشده: «انتخاب مردم خیلی مهم است. در دوران جنگ، این تهران زیر بمباران بود، اما انتخابات تعطیل نشد. دوران جنگ، در شهرهائی که موشکباران رژیم صدام بود، انتخابات تعطیل نشد. در یکی از دورههای مجلس فشار آوردند شاید بتوانند به دلائل سیاسیِ خودشان انتخابات را تأخیر بیندازند، اما موفق نشدند. تا امروز در انتخابات جمهوری اسلامی
«حرف نوی جمهوری اسلامی»
بازخوانی الگوی مردمسالاری دینی و جایگاه و اثرات انتخابات در آن براساس بیانات حضرت آیتالله امام خامنهای
«انتخابات، شاخص و عَلم نظام جمهوری اسلامی است.» ۱۳۹۰/۰۳/۰۸ این جملهی رهبر معظم انقلاب اسلامی نمایانگرِ جایگاه و اهمیت موضوع «انتخابات» در نگاه و اندیشهی ایشان است. البته انتخابات در نظام جمهوری اسلامی در چارچوب الگوی «مردمسالاری دینی» قرار میگیرد. الگویی که به لحاظ مبانی و آثار با دمکراسی غربی تفاوتهایی جدی و بُنیادین دارد.
#انقلاب کشور را به دست صاحبان اصلیاش داد
پیروزی انقلاب اسلامی و برسر کار آمدن نظام جمهوری اسلامی نقطهی عطفی در تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران بود. تا قبل از این تحول رسما «ملت» در تصمیمگیریهای کلان ملی اعتبار و نقشی نداشت: «یک روزی بود در این کشور که میگفتند آقا! مملکت صاحب دارد؛ صاحب مملکت کیست؟ اعلیحضرت... شاه صاحب مملکت بود، یعنی یک عنصر فاسد، نالایق، وابسته و غالباً تهی از غیرت ملّی، صاحب مملکت بود. خب، جمهوری اسلامی آمد این صاحب غاصب دروغین را کنار زد، مملکت را داد دست صاحبان اصلیاش که ملّتند.» [۱] یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب همین استقرار نظام «مردمسالاری دینی» در کشور و دخیل کردن اراده و رأی مردم در سرنوشتشان بوده است: «ملت ما تا قبل از انقلاب اسلامی مزهی حاکمیت مردم را نچشیده بود... مزهی مردمسالاری را مردم در جمهوری اسلامی چشیدند. از آغاز پیروزی انقلاب تا امروز، در همهی مسائل مهم، در همهی مسئولیتهای اساسی کشور، مردم بودند که نقش ایفا کردند... مردم احساس میکنند که بر سرنوشت خود در مدیریت کشور و در برنامههای کلان کشور، آنها هستند که تصمیمگیرند و نظارت میکنند و عمل میکنند؛ این مردمسالاری دینی است.» [۲]
********
#جمهوریتِ برآمده از اسلام
در «الگوی جمهوری اسلامی» نه تنها مردمسالاری و دین دو عنصر جدا از یکدیگر نیستند بلکه مردمسالاری برآمده از دین است: «افرادی گمان نکنند که امام بزرگوار ما، انتخابات را از فرهنگ غربی گرفت و آن را قاطی کرد با تفکر اسلامی و شریعت اسلامی؛ نه، اگر انتخابات و مردمسالاری و تکیهی به آراء مردم، جزو دین نمیبود و از شریعت اسلامی استفاده نمیشد، امام هیچ تقیدی نداشت؛ آن آدم صریح و قاطع، مطلب را بیان میکرد. این جزو دین است... باید شریعت اسلامی رعایت بشود. و گردش کار در این نظام بهوسیلهی مردمسالاری است... کار، دست مردم است؛ این، پایهی اصلی حرکت امام بزرگوار است.» [۳] در واقع در این الگو «جمهوریت» از «اسلام» جدا نیست: «در این کشور و در این نظام، اسلام با جمهوریت همراه است. جمهوریت ما از اسلام گرفته شده و اسلام ما اجازه نمیدهد در این کشور مردمسالاری نباشد. ما نخواستیم جمهوریت را از کسی یاد بگیریم؛ اسلام این را به ما تعلیم داد و املاء کرد. این ملت، متمسک به اسلام و معتقد به جمهوریت است. در ذهن این ملت و در این نظام، خدا و مردم در طول هم قرار دارند.» [۴] نکتهی مهم حائز اهمیت اینکه این الگو با این مبانی و مختصات در سطح جهانی «حرفی نو و جدید» محسوب میشود: «امروز مردمسالاری دینیای که ما در کشور خود مطرح میکنیم، یک حرف نو است؛ نه فقط به خاطر اینکه ما شاخهای از مردمسالاری را ارائه میدهیم؛ نخیر، ما در واقع در مردمسالاریهای دنیا شبهه میکنیم.» [۵]
********
#انتخابات، مظهر مردمسالاری دینی
با اتکاء به این مبانی است که مسئلهی «انتخابات» در نظام اسلامی جایگاه و اهمیتی خاص پیدا کرده و تبدیل به نماد مردمسالاری دینی میشود: «انتخابات مظهر ارادهی ملی است، نماد مردمسالاری اسلامی است. ما که مسئلهی مردمسالاری اسلامی را در مقابل دموکراسیِ لیبرال غربی مطرح کردیم، مظهر مردمسالاری اسلامی همین حضور مردم در انتخابات است.» [۶] تا جایی که بدون انتخابات مردمسالاریای وجود نخواهد داشت: «انتخابات یک حادثهی گذرا نیست، یک حادثهی اثرگذار است؛ لذا روی این باید تأمل کنیم. اولاً انتخابات رکن مهم نظام است. نظام مردمسالاری دینی، متکی به انتخابات است. بدون انتخابات، مردمسالاری نخواهد بود. معیار تکیهی به مردم، معیار مشهود و محسوس و قابل اندازهگیری، همین انتخابات است.» [۷] این اهمیت تا آنجاست که در مقاطع گوناگون و علیرغم همهی فشارها و توطئهها و... هیچگاه در نظام اسلامی انتخابات «تعطیل» نشده: «انتخاب مردم خیلی مهم است. در دوران جنگ، این تهران زیر بمباران بود، اما انتخابات تعطیل نشد. دوران جنگ، در شهرهائی که موشکباران رژیم صدام بود، انتخابات تعطیل نشد. در یکی از دورههای مجلس فشار آوردند شاید بتوانند به دلائل سیاسیِ خودشان انتخابات را تأخیر بیندازند، اما موفق نشدند. تا امروز در انتخابات جمهوری اسلامی
- ۱۰.۵k
- ۱۲ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط