حکایت رفاقت
حکایت #رفاقت،
حکایت سنگ های کنار ساحلِ
اول یکی یکی جمعشون میکنی تو بغلت
بعدشم یکی یکی پرتشون میکنی تو آب
اما بعضی وقتا
یه سنگ های قیمتی گیرت میاد
که هیچ وقت نمیتونی پرتشون کنی
#پای_رفاقتتون_وایسید
#نوستالژی
#قدیما
#یادش_بخیر
#دهه_شصت
#این_قافله_عمر_عجب_می_گذرد
حکایت سنگ های کنار ساحلِ
اول یکی یکی جمعشون میکنی تو بغلت
بعدشم یکی یکی پرتشون میکنی تو آب
اما بعضی وقتا
یه سنگ های قیمتی گیرت میاد
که هیچ وقت نمیتونی پرتشون کنی
#پای_رفاقتتون_وایسید
#نوستالژی
#قدیما
#یادش_بخیر
#دهه_شصت
#این_قافله_عمر_عجب_می_گذرد
- ۱.۱k
- ۳۱ خرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط