گفتی غزل بگو چه بگویممجال کو

‌‏گفتی غزل بگو! چه بگویم؟مجال کو؟
شیرین من، برای غزل شور وحال کو؟

پــر می زند دلــم به هـوای غــزل، ولی
گیـرم هــوای پــَر زدنم هست، بال کو؟

گیـــرَم بـه فـــال نیــک بگیــرم بهــار را
چشــم و دِلی برای تماشـا و فـــال کو؟

تقــویم چــارفصــل دلــــم را ورق زدم
آن برگـهـای سبِِِِـــزِ سـرآغـاز ســال کو؟

رفتیم و پرسش دل ما بی‌جـواب ماند
حال سؤال و حوصله قیـل و قـال کو؟


| قیصر امین پور | #بخون
دیدگاه ها (۱)

من صید دیگـری نشوم وحشی ...

می‌خواهم در حصار تن توحکم ابد و یک روز اجرا شود...تنت، دیوار...

خدایا....دلمان لک زده برای یک آغوش، یک لبخند، یک خیال تخت......

جز من اگرت عاشق و شیداست بگو!ور میل دلت به جانب ماست بگو!ور ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط