چشم مستت چه کند با من بیمار امشب
چشم مستت چه کند با من بیمار امشب
این دل تنگ من و این دل تب دار امشب
آخر ای اشک دل سوخته ام را مددی
که به جز ناله مرا نیست پرستار امشب
بیش از این مرغ سحر خون به دل ریش مکن
که به کنج قفسم چون تو گرفتار امشب
سیل اشکم همه دفترچه ایام بشست
نرود نقش تو از پرده پندار امشب
بودم امید که آیی به سرم سایۂ مهر
آفتابی شود از سایه پدیدار امشب
بسته شد هر در امید به هر جا که زدم
چاره جویی کنم از خانۂ خمار امشب❤ ️🌹
این دل تنگ من و این دل تب دار امشب
آخر ای اشک دل سوخته ام را مددی
که به جز ناله مرا نیست پرستار امشب
بیش از این مرغ سحر خون به دل ریش مکن
که به کنج قفسم چون تو گرفتار امشب
سیل اشکم همه دفترچه ایام بشست
نرود نقش تو از پرده پندار امشب
بودم امید که آیی به سرم سایۂ مهر
آفتابی شود از سایه پدیدار امشب
بسته شد هر در امید به هر جا که زدم
چاره جویی کنم از خانۂ خمار امشب❤ ️🌹
۱.۲k
۰۹ مهر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.