« به نام حق »
« به نام حق »
« خاطره ی شهید محمود جدیری کهنموئی »
« از زبان هم رزم ایشان پاسدار احمد مسعودی کهنموئی »
«در آن زمان محمود جهت خدمت به کمیته انقلاب اسلامی مستقر در پلیس راه تبریز –آذرشهر انتقال گردید که محمود مشغول خدمت در آنجا بود .این در حالی بود که رژیم بعثی عراق شهرها را بمباران هوایی می کرد و منافقین نیز شدیدا" در تلاش به جهت ضربه زدن به نظام بودند که از مرزهای داخلی عراق با اکیپ های سازمان یافته جهت بمب گذاری و ترور مسئولین کشورمان داخل ایران می شدند .
«شهید با همراهانش در ایست بازرسی مشغول کنترل اوضاع بود که در یکی از همان روزها اکیپ ایست بازرسی کمیته با چند تن از منافقان درگیر شده و چند تن از پاسداران زخمی شدند و تعدادی از منافقین نیز به هلاکت رسیدند.
فردای آن روز من در کمیته انقلاب اسلامی اسکو مشغول به خدمت بودم که محمود با موتور خودش از کهنمو به محل خدمت آمد و از اوضاع آن روز جویا شد که اتفاق دیگری نیفتاده است . ما به او گفتیم اوضاع پلیس راه خراب است . یک روز به محل خذمت نرو، چون درگیری بسیار شدید است.
«این جمله شهید هرگز فراموشم نمی شود که گفت: اگر من یک روز به محل خدمت نروم این پدر سوخته ها خیال می کنند که ما از آنها ترسیدیم ما باید تا آخر با اینها مبارزه کنیم. این حرف را گفت و از ما خداحافظی کرد و رفت...
«روحش شاد و یادش گرامی باد.... »
#سرگرد_پاسدار_شهید_محمود_جدیری_کهنموئی
#وصیتنامه_شهدا
#زندگینامه_شهدا
#کمیته_انقلاب_اسلامی_ایران
#مداح_شهید_روستای_کهنمو
#شهدای_ترور
#شهدای_کهنمو
#خاطرات_شهید_جدیری
https://t.me/shahidjodeiri
« خاطره ی شهید محمود جدیری کهنموئی »
« از زبان هم رزم ایشان پاسدار احمد مسعودی کهنموئی »
«در آن زمان محمود جهت خدمت به کمیته انقلاب اسلامی مستقر در پلیس راه تبریز –آذرشهر انتقال گردید که محمود مشغول خدمت در آنجا بود .این در حالی بود که رژیم بعثی عراق شهرها را بمباران هوایی می کرد و منافقین نیز شدیدا" در تلاش به جهت ضربه زدن به نظام بودند که از مرزهای داخلی عراق با اکیپ های سازمان یافته جهت بمب گذاری و ترور مسئولین کشورمان داخل ایران می شدند .
«شهید با همراهانش در ایست بازرسی مشغول کنترل اوضاع بود که در یکی از همان روزها اکیپ ایست بازرسی کمیته با چند تن از منافقان درگیر شده و چند تن از پاسداران زخمی شدند و تعدادی از منافقین نیز به هلاکت رسیدند.
فردای آن روز من در کمیته انقلاب اسلامی اسکو مشغول به خدمت بودم که محمود با موتور خودش از کهنمو به محل خدمت آمد و از اوضاع آن روز جویا شد که اتفاق دیگری نیفتاده است . ما به او گفتیم اوضاع پلیس راه خراب است . یک روز به محل خذمت نرو، چون درگیری بسیار شدید است.
«این جمله شهید هرگز فراموشم نمی شود که گفت: اگر من یک روز به محل خدمت نروم این پدر سوخته ها خیال می کنند که ما از آنها ترسیدیم ما باید تا آخر با اینها مبارزه کنیم. این حرف را گفت و از ما خداحافظی کرد و رفت...
«روحش شاد و یادش گرامی باد.... »
#سرگرد_پاسدار_شهید_محمود_جدیری_کهنموئی
#وصیتنامه_شهدا
#زندگینامه_شهدا
#کمیته_انقلاب_اسلامی_ایران
#مداح_شهید_روستای_کهنمو
#شهدای_ترور
#شهدای_کهنمو
#خاطرات_شهید_جدیری
https://t.me/shahidjodeiri
۱.۹k
۱۰ اسفند ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.