به خدا گفتم از بازی آدمهایت خسته شده ام چرا مرا از خاک

به خدا گفتم: از بازی آدمهایت خسته شده ام! چرا مرا از خاک آفریدی؟ چرا از آتش نیستم !؟
تا هرکه قصد داشت بامن بازی کند، او را بسوزانم !

خدا گفت: تو را از خاک آفریدم
تا بسازی ! . . . نه بسوزانی !
تو را از خاک، از عنصری برتر ساختم . . . تا با آب گـِل شوی و زندگی ببخشی . . . از خاک آفریدم تا اگر آتشت زنند ! . . . بازهم زندگی کنی و پخته تر شوی . . . باخاک ساختمت تا همراه باد برقصی . . . تا اگر هزار بار تو را بازی دادند، تو برخیزی ! . . . سر برآوری ! . . .
در قلبت دانهٔ عشق بکاری ! . . .
و رشد دهی و از میوهٔ شیرینش زندگی را دگرگون سازی ! . . .
پس به خاک بودنت ببال . . .

و من هیچ نداشتم تا بگویم
دیدگاه ها (۱۰)

آیت الله اراکی فرمودند:شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی مت...

زنی دیدم که در گودال میرفتپریشان خاطر واحوال میرفتگلی گم کرد...

میثاقمون با شهدا ...

سلام دوستان خیلی خوشحالم چون خدا قسمت کرده میرم ب استقبال دو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط