خیره ام به ریزش ساعت شنی

خیره ام
به ریزش ساعت شنی
فرو رفته در لاک خویش
در انتظار
یک خط شعر آغوش
تا سوگند واژه هایت
ساحل خشکیده ی
لحظه هایم را
دریایی کند...!
❄️
دیدگاه ها (۱)

ما عاشق هم بودیم

هرگز فکر نمی کردم

حق من

اینجااا کسی محض رضای عشق نمی گوید

خاطراتِ تو ،نه ارو است که بسوزاندو نه زلزله ای سهمگین ، که و...

لطفا به بندِ اولِ سبابه ات بگو کمی حوصله اش بیشتر شود تا حضو...

ازمایشگاه سرد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط