برشی از یک کتاب📚
#برشی_از_یک_کتاب📚
به من می گفت:
"چشم های تو مرا به این روز انداخت.
این نگاهِ تو کارِ مرا به اینجا کشانده.
تاب و تحمل نگاه های تو را نداشتم.
نمی دیدی که چشم بر زمین می دوختم؟"
به او گفتم:
"در چشم های من دقیق تر نگاه کن!
جز تو هیچ چیزی در آن نیست..."
#چشم هایش📚 #بزرگ_علوی 💜
به من می گفت:
"چشم های تو مرا به این روز انداخت.
این نگاهِ تو کارِ مرا به اینجا کشانده.
تاب و تحمل نگاه های تو را نداشتم.
نمی دیدی که چشم بر زمین می دوختم؟"
به او گفتم:
"در چشم های من دقیق تر نگاه کن!
جز تو هیچ چیزی در آن نیست..."
#چشم هایش📚 #بزرگ_علوی 💜
۳.۹k
۱۸ مهر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.