جمعه های
جمعه های
بعد از تو همچون باران
بی امانی میماند ڪه
می بارید و جز خود تو هیچ ڪس نمیتوانست
از آنهمه ڪَلوله باران های دلتنگی
و سرمای کشنده اش نجاتم دهد.
جمعه های بعد از تـــــو
آغشته به ترس و تنهایی بود
بی آنڪه بخواهم هربار هر غروبش
مرا به یاد تو می انداخت
و به دستی ڪه می توانست سایبانم باشد.
جمعه های بعد از تو تنها جمعه نبود،
انبوهی از آرزوها را بهمراه داشت
ڪه تمامش به بودن و ماندنت ختم میشد....
بعد از تو همچون باران
بی امانی میماند ڪه
می بارید و جز خود تو هیچ ڪس نمیتوانست
از آنهمه ڪَلوله باران های دلتنگی
و سرمای کشنده اش نجاتم دهد.
جمعه های بعد از تـــــو
آغشته به ترس و تنهایی بود
بی آنڪه بخواهم هربار هر غروبش
مرا به یاد تو می انداخت
و به دستی ڪه می توانست سایبانم باشد.
جمعه های بعد از تو تنها جمعه نبود،
انبوهی از آرزوها را بهمراه داشت
ڪه تمامش به بودن و ماندنت ختم میشد....
۷.۴k
۲۱ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.