آیا امیرالمومنین علیه السلام در هنگام هجوم به خانه اش گری
آیا امیرالمومنین علیه السلام در هنگام هجوم به خانه اش #گریخت⁉ ️
🚨 متن شبهه:
1⃣« هنگامیکه ابوبکر و عمر به خانه حضرت علی هجوم بردند حضرت علی همسر و فرزندان خود را در خانه #تنها گذاشت و به بیرون از مدینه به سمت منطقه العالیه #گریخت که در آنجا ثابت بن قیس یکی از اصحاب پیامبر حضرت علی را دید و علت را جویا شد حضرت علی در پاسخ فرمود: عمر به خانه ام #حمله کرده است ثابت بن شماس در پاسخ به حضرت علی گفت : من تو را پناه می دهم زمانیکه ثابت بن قیس حضرت علی را به منزلش رساند دید که حضرت فاطمه کنار منزلش ایستاده است.
📚 أمالی المفید : ص 49 / 50
پاسخ شبهه👊 :
2⃣پس از آنکه غصب خلافت صورت گرفت دستگاه خلافت برای مشروعیت بخشیدن به خلافتش ناگزیر از گرفتن بیعت علی علیه السلام برای ابوبکر🔥 بود لذا تصمیم به هجوم به خانه حضرت را گرفتند.
3⃣طبری می نویسد:
« عمر بن خطاب به خانه علی آمد در حالی که گروهی از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. عمر رو به آنان کرد و گفت به خدا سوگند خانه را به آتش می کشم مگر اینکه برای بیعت بیرون بیایید. زبیر از خانه بیرون آمد در حالی که شمشیر کشیده بود ناگهان پای او لغزید و شمشیر از دستش افتاد و دیگران بر او هجوم آوردند و او را گرفتند»
📚 تاریخ طبری ج2 ص443
4⃣همین مضمون را بعضی دیگر از علمای عمریه🔥 نیز نقل می کنند؛
📚 انساب الاشراف بلاذری ج1 ص586
📚 الامامه و السیاسه، ابن قتیبه ص12
این مضمون در روایات ما نیز آمده است؛
5⃣مرحوم طبرسی نقل می کند؛
« عمر🔥 با جماعتی به منزل علی علیه السلام آمدند و گفتند با ابوبکر🔥 بیعت کنید. زبیر با شمشیر برآنان حمله کرد اما شکست خورد »
📚 الاحتجاج یک جلدی ص43-47
در روایت دیگر آمده است:
« عمر🔥 آتش خواست و آن را بر در خانه شعله ور ساخت وسپس در را با فشار باز کرد و داخل شد. زهرا سلام الله علیها پیامبر صلی الله علیه و آله را ندا داد او باغلاف شمشیر بر پهلوی فاطمه زد. فاطمه دومرتبه پیامبر را ندا داد عمر تازیانه را بلند کرد و بر بازوی فاطمه کوبید. علی خود را به عمر رساند و گریبان او را بگرفت و او را با شدت بر زمین زد و چنان ضربتی بر بینی و گوش او نواخت که گویی خواست او را بکشد»
📚 کتاب سلیم بن قیس ص568
6⃣پس از این بر مولا هجوم آوردند و او را به زور برای بیعت به مسجد بردند.
✅ امام صادق(علیه السلام) فرمود:
« علی(علیه السلام) را به زور در حالی که پیراهنش را به گردنش آویخته و او رامی کشیدند برای بیعت به مسجد بردند»😭
📚 الاختصاص ص274
امام باقر علیه السلام فرمود:
« علی(علیه السلام) را درحالی به مسجد می بردند که ریسمان برگردن او آویخته بودند»😭
📚 رجال کشی ص7 رقم16
7⃣در روایت دیگر آمده است؛
« عمر🔥 با ضربتی درب خانه را شکست و داخل شدند و علی را در حالی که پیراهنش را به گردنش آویخته بودند خارج کردند و زهرا سلام الله علیها اعتراض می کرد»
📚 تفسیر عیاشی ج2 ص67
✅ ابن قتیبه از علمای عمریه🔥 هم نقل می کند:
« عمر با گروهی علی را خارج کردند و نزد ابوبکر بردند و به او گفتند بیعت کن که اگر نکنی گردنت را می زنیم»
📚 الامامه و السیاسه ص13
8⃣حضرت امیر در نهج البلاغه نیز اشاره به این جریان کرده است و خطاب به معاویه🔥 می نویسد:
« تو گفته ای که مرا همچون شتر افسار زده ای می کشیدند تا بیعت کنم به خدا سوگندخواسته ای مذمت کنی ولی مدح وثنا گفته ای و خواسته ای رسوا کنی ولی خودت رسوا شده ای این امر برای یک مسلمان عیب نیست که مظلوم واقع شود مادام که در دین خود تردید نداشته باشد و در یقین خود شک نکند»
📚 نهج البلاغه نامه 28
9⃣ بنابراین روشن میشود که مولا صلوات الله علیه از صحنه هجوم نگریخت بلکه او را به زور به مسجد بردند.
🔟 روایت مورد استناد معاندین که با تحریف معنا مورد استدلال قرار گرفته است می گوید «علی پس از این جریان جهت اظهار حزن واندوه به منطقه ای رفت تا تنها باشدو در آنجا ثابت بن قیس را ملاقات کرد. « خرج » یعنی خارج شد نه فرار کرد.
👈 1⃣1⃣ ثابت بن قیس از علی علیه السلام در مورد اتفاقات افتاده سوال کرد. علی علیه السلام در پاسخ عرضه داشت آنان هتک حرمت اهل بیت پیامبر علیهم السلام کردند و اراده آتش زدن منزلم را داشتند و ابوبکر🔥 بر منبر تقاضای بیعت داشت و همگان من را تنها گذاشته بودند و کسی نبود مرا یاری کند. ثابت گفت: من تو را تنها نمی گذارم و با آنان نبرد می کنم. آنان به مدینه بازگشتند و فاطمه، بر درب منزل ایستاده و هیچ
🚨 متن شبهه:
1⃣« هنگامیکه ابوبکر و عمر به خانه حضرت علی هجوم بردند حضرت علی همسر و فرزندان خود را در خانه #تنها گذاشت و به بیرون از مدینه به سمت منطقه العالیه #گریخت که در آنجا ثابت بن قیس یکی از اصحاب پیامبر حضرت علی را دید و علت را جویا شد حضرت علی در پاسخ فرمود: عمر به خانه ام #حمله کرده است ثابت بن شماس در پاسخ به حضرت علی گفت : من تو را پناه می دهم زمانیکه ثابت بن قیس حضرت علی را به منزلش رساند دید که حضرت فاطمه کنار منزلش ایستاده است.
📚 أمالی المفید : ص 49 / 50
پاسخ شبهه👊 :
2⃣پس از آنکه غصب خلافت صورت گرفت دستگاه خلافت برای مشروعیت بخشیدن به خلافتش ناگزیر از گرفتن بیعت علی علیه السلام برای ابوبکر🔥 بود لذا تصمیم به هجوم به خانه حضرت را گرفتند.
3⃣طبری می نویسد:
« عمر بن خطاب به خانه علی آمد در حالی که گروهی از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. عمر رو به آنان کرد و گفت به خدا سوگند خانه را به آتش می کشم مگر اینکه برای بیعت بیرون بیایید. زبیر از خانه بیرون آمد در حالی که شمشیر کشیده بود ناگهان پای او لغزید و شمشیر از دستش افتاد و دیگران بر او هجوم آوردند و او را گرفتند»
📚 تاریخ طبری ج2 ص443
4⃣همین مضمون را بعضی دیگر از علمای عمریه🔥 نیز نقل می کنند؛
📚 انساب الاشراف بلاذری ج1 ص586
📚 الامامه و السیاسه، ابن قتیبه ص12
این مضمون در روایات ما نیز آمده است؛
5⃣مرحوم طبرسی نقل می کند؛
« عمر🔥 با جماعتی به منزل علی علیه السلام آمدند و گفتند با ابوبکر🔥 بیعت کنید. زبیر با شمشیر برآنان حمله کرد اما شکست خورد »
📚 الاحتجاج یک جلدی ص43-47
در روایت دیگر آمده است:
« عمر🔥 آتش خواست و آن را بر در خانه شعله ور ساخت وسپس در را با فشار باز کرد و داخل شد. زهرا سلام الله علیها پیامبر صلی الله علیه و آله را ندا داد او باغلاف شمشیر بر پهلوی فاطمه زد. فاطمه دومرتبه پیامبر را ندا داد عمر تازیانه را بلند کرد و بر بازوی فاطمه کوبید. علی خود را به عمر رساند و گریبان او را بگرفت و او را با شدت بر زمین زد و چنان ضربتی بر بینی و گوش او نواخت که گویی خواست او را بکشد»
📚 کتاب سلیم بن قیس ص568
6⃣پس از این بر مولا هجوم آوردند و او را به زور برای بیعت به مسجد بردند.
✅ امام صادق(علیه السلام) فرمود:
« علی(علیه السلام) را به زور در حالی که پیراهنش را به گردنش آویخته و او رامی کشیدند برای بیعت به مسجد بردند»😭
📚 الاختصاص ص274
امام باقر علیه السلام فرمود:
« علی(علیه السلام) را درحالی به مسجد می بردند که ریسمان برگردن او آویخته بودند»😭
📚 رجال کشی ص7 رقم16
7⃣در روایت دیگر آمده است؛
« عمر🔥 با ضربتی درب خانه را شکست و داخل شدند و علی را در حالی که پیراهنش را به گردنش آویخته بودند خارج کردند و زهرا سلام الله علیها اعتراض می کرد»
📚 تفسیر عیاشی ج2 ص67
✅ ابن قتیبه از علمای عمریه🔥 هم نقل می کند:
« عمر با گروهی علی را خارج کردند و نزد ابوبکر بردند و به او گفتند بیعت کن که اگر نکنی گردنت را می زنیم»
📚 الامامه و السیاسه ص13
8⃣حضرت امیر در نهج البلاغه نیز اشاره به این جریان کرده است و خطاب به معاویه🔥 می نویسد:
« تو گفته ای که مرا همچون شتر افسار زده ای می کشیدند تا بیعت کنم به خدا سوگندخواسته ای مذمت کنی ولی مدح وثنا گفته ای و خواسته ای رسوا کنی ولی خودت رسوا شده ای این امر برای یک مسلمان عیب نیست که مظلوم واقع شود مادام که در دین خود تردید نداشته باشد و در یقین خود شک نکند»
📚 نهج البلاغه نامه 28
9⃣ بنابراین روشن میشود که مولا صلوات الله علیه از صحنه هجوم نگریخت بلکه او را به زور به مسجد بردند.
🔟 روایت مورد استناد معاندین که با تحریف معنا مورد استدلال قرار گرفته است می گوید «علی پس از این جریان جهت اظهار حزن واندوه به منطقه ای رفت تا تنها باشدو در آنجا ثابت بن قیس را ملاقات کرد. « خرج » یعنی خارج شد نه فرار کرد.
👈 1⃣1⃣ ثابت بن قیس از علی علیه السلام در مورد اتفاقات افتاده سوال کرد. علی علیه السلام در پاسخ عرضه داشت آنان هتک حرمت اهل بیت پیامبر علیهم السلام کردند و اراده آتش زدن منزلم را داشتند و ابوبکر🔥 بر منبر تقاضای بیعت داشت و همگان من را تنها گذاشته بودند و کسی نبود مرا یاری کند. ثابت گفت: من تو را تنها نمی گذارم و با آنان نبرد می کنم. آنان به مدینه بازگشتند و فاطمه، بر درب منزل ایستاده و هیچ
۳.۴k
۲۹ دی ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.