دلم یک شاملو می خواهد که بنشیند و ستایش کند نگاه های منت

دلم یک شاملو می خواهد، که بنشیند و ستایش کند نگاه های منتظرم را، یا یک سهراب که مرا در قایق جای دهد و رهایم کند از بلاتکلیفی، یک نیما که برایم بسراید تو را من چشم در راهم ، حالا شاعر هم نبود نباشد من که نمرده ام ، آنقدر شعر به پایت خواهم ریخت که عاشق ترین شاعر دنیا شوی، صدایت شده لالایی شب هایم، راستش را بخواهی شاملو، سهراب و نیما بهانه است، دلم فقط تو را می خواهد
دیدگاه ها (۲)

خدایا این “قسمت” رو کجا فرستادی که هر وقت نوبت من میشه ، میگ...

➿ بچه که بودیمبهتر میدانستیم چطور باید ازداشته هایمان مواظبت...

هیچی نمیتونه حس خوب این عکس رو کم کنهای کاش این خونه ها هیچو...

🕊 ‍ تا زمانیکه من و تو ، معنی ما بودنمان را درنیابیم ، به...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط