هرچی که پیش رفتیم تو با بیشتر بخشیدن خودت به منمنو به هم

هرچی که پیش رفتیم تو با بیشتر بخشیدن خودت به من،منو به همه چیز مطمئن کردی،یه جوری که هرچیزی میگفتی،هر چیزی انجام میدادی برای من باور محض بود. حالا چی؟ میبینی زمان جوری پیش رفت که تو خیلی راحت منو خط زدی؟میبینی زمان جوری پیش رفت که من تنها قراره به خاطر دل خودم به چشمام بفهمونم از عشق سهمشون انتظاره و انتظار و انتظار؟ این تویی؟همون که میگفت: تو تموم سختی ها هیچوقت منو تو برزخی نمیذاره که ندونم قراره چی پیش بیاد؟ندونم فردا چی میشه؟ ندونم باید چیکار کنم؟ من انتخاب بد تو بودم؟یعنی دوست داشتن انقدر بی فایدست؟💔

حامد رجب پور
دیدگاه ها (۳)

➰ گاهی اوقات باید بی هیچ کلامی رفت،حتی ردی هم نباید جا گذاشت...

خوشبختی چیزی نیستکه بخواهی آن را به تملک خود درآوریخوشبختی ک...

دوست داشتن شعاری که به درد نمی خورد!با چهار تا حرف و قربان ص...

🔸 دلم یک اتفاق جدید میخواهد...اتفاقی که اتفاقی حالم را خوب ک...

♡My goddess⁦♡part ۲۳بعد اینکه طبیب اومد همه بیرون از اتاق بو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط