هرچی که پیش رفتیم تو با بیشتر بخشیدن خودت به من،منو به هم
هرچی که پیش رفتیم تو با بیشتر بخشیدن خودت به من،منو به همه چیز مطمئن کردی،یه جوری که هرچیزی میگفتی،هر چیزی انجام میدادی برای من باور محض بود. حالا چی؟ میبینی زمان جوری پیش رفت که تو خیلی راحت منو خط زدی؟میبینی زمان جوری پیش رفت که من تنها قراره به خاطر دل خودم به چشمام بفهمونم از عشق سهمشون انتظاره و انتظار و انتظار؟ این تویی؟همون که میگفت: تو تموم سختی ها هیچوقت منو تو برزخی نمیذاره که ندونم قراره چی پیش بیاد؟ندونم فردا چی میشه؟ ندونم باید چیکار کنم؟ من انتخاب بد تو بودم؟یعنی دوست داشتن انقدر بی فایدست؟💔
حامد رجب پور
حامد رجب پور
۱.۴k
۲۶ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.