شهید در وقت مرگ ، روی لبش خنده ای شکفت با خون خود نوشت:
شهید در وقت مرگ ، روی لبش خنده ای شکفت با خون خود نوشت:
"آخر فتاد مرغ سعادت به دام ما"
"زد روزگار ، سکه ی عزت به نام ما"
"مادر" چنان عقاب به بالین او رسید
"فرزند" را به سینه ی پر مهر خود فشرد
دستی میان اشک ، به موی پسر کشید
بر روی "خون گرفته ی" او بوسه ای نهاد
در موج اشک گفت:
رویت سپید باد ، "شهادت" مبارکت!
از ما ببر به شهیدان سلام ما
با کشتگان بگو:
با ننگ ظلم ، زیستن ما ، حرام ما
فرزند پاکزاد
مغرور و سر بلند
لبخند زد به مادر و در "آخرین وداع"
با دیدگان سرخ شهادت نگاه کرد
گفتا که: ای عزیزترین تکیه گاه من!
بشنو پیام ما:
ما کشتگان راه خداییم ، غم مدار
پاینده ایم و این بود آخر کلام ما
#شهدای_مدافع_حرم #شهیدانه #شهدا #شهادت #زن_زندگی_شهادت #شهدا_شرمنده_ایم #شهادتت_مبارک
"آخر فتاد مرغ سعادت به دام ما"
"زد روزگار ، سکه ی عزت به نام ما"
"مادر" چنان عقاب به بالین او رسید
"فرزند" را به سینه ی پر مهر خود فشرد
دستی میان اشک ، به موی پسر کشید
بر روی "خون گرفته ی" او بوسه ای نهاد
در موج اشک گفت:
رویت سپید باد ، "شهادت" مبارکت!
از ما ببر به شهیدان سلام ما
با کشتگان بگو:
با ننگ ظلم ، زیستن ما ، حرام ما
فرزند پاکزاد
مغرور و سر بلند
لبخند زد به مادر و در "آخرین وداع"
با دیدگان سرخ شهادت نگاه کرد
گفتا که: ای عزیزترین تکیه گاه من!
بشنو پیام ما:
ما کشتگان راه خداییم ، غم مدار
پاینده ایم و این بود آخر کلام ما
#شهدای_مدافع_حرم #شهیدانه #شهدا #شهادت #زن_زندگی_شهادت #شهدا_شرمنده_ایم #شهادتت_مبارک
۹.۸k
۰۸ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.