🌹 پیروز قهرمانی که انتقام حمله اعراب را ازعمرگرفت
🌹 پیروز قهرمانی که انتقام حمله اعراب را ازعمرگرفت
پیروز نهاوندی یا فیروز که با لقب ابولؤلؤ نیز شناخته میشود، قاتل ایرانی عمر بن خطاب است. وی در ایران اسیر شده و بردهٔ مغیرة بن شعبه بود. آنگونه که در کتاب (تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی) گفتهشده، فیروز یا ابولؤلؤ یکی از ایرانیان در دوره اولیه ورود اعراب به ایران بودهاست. فیروز دختری داشته به نام مروارید و از آنجا که در زبان عربی به مروارید لؤلؤ میگویند او را ابو لؤلؤ یا پدر مروارید نامیدهاند.
آوازهٔ فیروز نهاوندی تنها پیرامون قتل عمر و رویدادهای پس از آن است. او عمر بن خطاب را در ۲۶ ذیالحجه ۲۳ ه. ق/۲ نوامبر ۶۴۴ با ۳ یا ۶ ضربه با خنجر ۲ سر او را کشت. دربارهٔ خاستگاه وی و زندگانیاش اطلاعات مختلفاند اما میتوان قویترین قول را ریشهٔ نهاوندی وی دانست و اینکه در جنگ به اسارت اعراب و به بردگی مغیره بن شعبه حاکم کوفه در آمده بود.
دربارهٔ انگیزهٔ قتل عمر نیز همچون دیگر بخشهای زندگی او اختلاف است. اغلب منابع گفتهاند با اینکه در دوران عمر ورود غیر عرب به کوفه ممنوع بود، مغیرة بن شعبه در نامهای از عمر خواست وی به کوفه بیاید تا از تواناییهایش همچون آهنگری و درودگری و نقاشی بهره برند، عمر با این درخواست موافقت کرد.
عمر به علت ترس از ایرانیان غیرمسلمان ورود هر برده ی ایرانی را به مدینه ممنوع کرده بود اما با اصرار مغیرة پیروز را تنها به دلیل تسلطش در مهندسی و سازندگی های گوناگون به مدینه آورد.
میگویند روزی عمر در گذری از پیروز پرسید : می گویند ایرانیان آسیاب های میسازند که به جای آب با باد کار می کند . آیا می توانی برای ما چنین آسیابی بسازی ؟
پیروز پاسخ داد : اگر مرگ فرصت دهد آنچنان آسیابی بسازم که شرق و غرب از آن افسانه بگویند ! عمر بترسید و گفت این برده ی مجوس مرا تهدید کرد ....
بعضی از منابع گفتهاند که پیروز در کوفه برای خود کار میکرد اما بخشی از درآمد خود را به مغیرة بن شعبه میپرداخت. پس از چندی ابولولو از میزان بالای خراجی که از وی دریافت میکرد به عمر شکایت کرد اما عمر شکایت وی را مردود دانست.
همچنین روایتست که در هنگام گذر دخترکان و زنان اسیر ایرانی که در جنگهای فتح ایران اسیر و کنیز اعراب شده بودند در خیابان های مدینه ، پیروز دست بر سر دخترکان و پسران خردسال می کشید و می گریست و فریاد میزد : عمر جگرم را بسوختی ... !
اندکی بعد ابولولو با خنجری دوسر عمر را در مسجد بر سر نماز مضروب کرد و هنگامی که خواست از میان جمعیت بگریزد تعدادی که گفته شده شامل 12 مرد است را مجروح کرد. در نهایت به گفتهٔ برخی منابع دستگیر و کشته و سرش بریده شد. برخی دیگر معتقدند که هنگام فرار خودکشی کرد.
درباره قتل عمر برخی دیگر نیز معتقدند نقشه قتل را دیگرانی که از سختگیریهای عمر ناراضی بودند طراحی کردند و او تنها مجری این نقشه بود، زیرا چند روز قبل برخی هشدارهایی به عمر دادهبودند. عبدالرحمن بن عوف یا عبدالرحمن بن ابی بکر قتل عمر را توطئهای میان ابولولو و دو ایرانی دیگر بنامهای جفینه و هرمزان دانستند. پس از آن عبید الله بن عمر فرزند عمر، آن دو نفر و همچنین دختر خردسال ابولولو و زن ابولولو را نیز کشت.
به تلافی قتل عمر، عبید الله بن عمر، زن و دختر خردسال پیروز نهاوندی و دو ایرانی دیگر به نام های جفینه و هرمزان ( که میگویند خنجر دوسر ترور عمر را برای پیروز تهیه کرده بود ) را به ظن دست داشتن در ترور کشت. که در روایات است کار به مشاوره ی حضرت علی ابن ابی طالب رسید که وی چنین حکم داد که کسانی که جرمشان در قتل خلیفه محرض نیست نباید قصاص شوند.
اظهاراتی پیرامون شیعه بودن پیروز مطرح شده است که با توجه به اسناد معتبر و نیز برده بودن وی محرض میباشد که وی شیعه و حتی مسلمان نبوده است . همچنین میگویند عمر در هنگام ضربت خوردن از ضارب جویا شده که گفته اند ابولولو ضارب بوده ، و عمر دست برآسمان دراز کرده و گفته است : ( خدای را شاکرم که ضارب خلیفه مسلمین تاکنون یک رکعت نماز الله را به جای نیاورده است ) که این خود حکایت از مسلمان نبودن پیروز پارسی برخلاف اظهارات مطرح شده حکایت دارد .
اطلاعاتی پیرامون زندگی او پیش از ترور عمر بن خطاب و همچنین سرنوشت پیکرش موجود نیست. اما مقبرهای قدیمی در کاشان وجود دارد که می گویند متعلق به محل دفن پیروز نهاوندی است که همچنان محل زیارت مردم باقی مانده است.
یادش گرامی و روانش شاد
#ایران
#ایرانی
#ایرانیان
#کشور_ایران
#خون_و_دل
#سرود_ایرانیان
#آریایی
#اتحاد
#پیروزی
#انتقام
#افتخار_ایران
#افتخار_ایرانی
#پیروز_نهاوندی
#ابولؤلؤ
#عمر
#عمر_بن_خطاب
#عرب
#عراب
پیروز نهاوندی یا فیروز که با لقب ابولؤلؤ نیز شناخته میشود، قاتل ایرانی عمر بن خطاب است. وی در ایران اسیر شده و بردهٔ مغیرة بن شعبه بود. آنگونه که در کتاب (تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی) گفتهشده، فیروز یا ابولؤلؤ یکی از ایرانیان در دوره اولیه ورود اعراب به ایران بودهاست. فیروز دختری داشته به نام مروارید و از آنجا که در زبان عربی به مروارید لؤلؤ میگویند او را ابو لؤلؤ یا پدر مروارید نامیدهاند.
آوازهٔ فیروز نهاوندی تنها پیرامون قتل عمر و رویدادهای پس از آن است. او عمر بن خطاب را در ۲۶ ذیالحجه ۲۳ ه. ق/۲ نوامبر ۶۴۴ با ۳ یا ۶ ضربه با خنجر ۲ سر او را کشت. دربارهٔ خاستگاه وی و زندگانیاش اطلاعات مختلفاند اما میتوان قویترین قول را ریشهٔ نهاوندی وی دانست و اینکه در جنگ به اسارت اعراب و به بردگی مغیره بن شعبه حاکم کوفه در آمده بود.
دربارهٔ انگیزهٔ قتل عمر نیز همچون دیگر بخشهای زندگی او اختلاف است. اغلب منابع گفتهاند با اینکه در دوران عمر ورود غیر عرب به کوفه ممنوع بود، مغیرة بن شعبه در نامهای از عمر خواست وی به کوفه بیاید تا از تواناییهایش همچون آهنگری و درودگری و نقاشی بهره برند، عمر با این درخواست موافقت کرد.
عمر به علت ترس از ایرانیان غیرمسلمان ورود هر برده ی ایرانی را به مدینه ممنوع کرده بود اما با اصرار مغیرة پیروز را تنها به دلیل تسلطش در مهندسی و سازندگی های گوناگون به مدینه آورد.
میگویند روزی عمر در گذری از پیروز پرسید : می گویند ایرانیان آسیاب های میسازند که به جای آب با باد کار می کند . آیا می توانی برای ما چنین آسیابی بسازی ؟
پیروز پاسخ داد : اگر مرگ فرصت دهد آنچنان آسیابی بسازم که شرق و غرب از آن افسانه بگویند ! عمر بترسید و گفت این برده ی مجوس مرا تهدید کرد ....
بعضی از منابع گفتهاند که پیروز در کوفه برای خود کار میکرد اما بخشی از درآمد خود را به مغیرة بن شعبه میپرداخت. پس از چندی ابولولو از میزان بالای خراجی که از وی دریافت میکرد به عمر شکایت کرد اما عمر شکایت وی را مردود دانست.
همچنین روایتست که در هنگام گذر دخترکان و زنان اسیر ایرانی که در جنگهای فتح ایران اسیر و کنیز اعراب شده بودند در خیابان های مدینه ، پیروز دست بر سر دخترکان و پسران خردسال می کشید و می گریست و فریاد میزد : عمر جگرم را بسوختی ... !
اندکی بعد ابولولو با خنجری دوسر عمر را در مسجد بر سر نماز مضروب کرد و هنگامی که خواست از میان جمعیت بگریزد تعدادی که گفته شده شامل 12 مرد است را مجروح کرد. در نهایت به گفتهٔ برخی منابع دستگیر و کشته و سرش بریده شد. برخی دیگر معتقدند که هنگام فرار خودکشی کرد.
درباره قتل عمر برخی دیگر نیز معتقدند نقشه قتل را دیگرانی که از سختگیریهای عمر ناراضی بودند طراحی کردند و او تنها مجری این نقشه بود، زیرا چند روز قبل برخی هشدارهایی به عمر دادهبودند. عبدالرحمن بن عوف یا عبدالرحمن بن ابی بکر قتل عمر را توطئهای میان ابولولو و دو ایرانی دیگر بنامهای جفینه و هرمزان دانستند. پس از آن عبید الله بن عمر فرزند عمر، آن دو نفر و همچنین دختر خردسال ابولولو و زن ابولولو را نیز کشت.
به تلافی قتل عمر، عبید الله بن عمر، زن و دختر خردسال پیروز نهاوندی و دو ایرانی دیگر به نام های جفینه و هرمزان ( که میگویند خنجر دوسر ترور عمر را برای پیروز تهیه کرده بود ) را به ظن دست داشتن در ترور کشت. که در روایات است کار به مشاوره ی حضرت علی ابن ابی طالب رسید که وی چنین حکم داد که کسانی که جرمشان در قتل خلیفه محرض نیست نباید قصاص شوند.
اظهاراتی پیرامون شیعه بودن پیروز مطرح شده است که با توجه به اسناد معتبر و نیز برده بودن وی محرض میباشد که وی شیعه و حتی مسلمان نبوده است . همچنین میگویند عمر در هنگام ضربت خوردن از ضارب جویا شده که گفته اند ابولولو ضارب بوده ، و عمر دست برآسمان دراز کرده و گفته است : ( خدای را شاکرم که ضارب خلیفه مسلمین تاکنون یک رکعت نماز الله را به جای نیاورده است ) که این خود حکایت از مسلمان نبودن پیروز پارسی برخلاف اظهارات مطرح شده حکایت دارد .
اطلاعاتی پیرامون زندگی او پیش از ترور عمر بن خطاب و همچنین سرنوشت پیکرش موجود نیست. اما مقبرهای قدیمی در کاشان وجود دارد که می گویند متعلق به محل دفن پیروز نهاوندی است که همچنان محل زیارت مردم باقی مانده است.
یادش گرامی و روانش شاد
#ایران
#ایرانی
#ایرانیان
#کشور_ایران
#خون_و_دل
#سرود_ایرانیان
#آریایی
#اتحاد
#پیروزی
#انتقام
#افتخار_ایران
#افتخار_ایرانی
#پیروز_نهاوندی
#ابولؤلؤ
#عمر
#عمر_بن_خطاب
#عرب
#عراب
۵.۸k
۲۸ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.