دو تا از بچههای گردان غولی را همراه خودشان آورده بودند

دو تا از بچه‌های گردان، غولی را همراه خودشان آورده بودند و‌ های های می‌خندیدند. گفتم: «این کیه؟» گفتند: «بعثی» گفتم: «چطوری اسیرش کردید؟» می‌خندیدند. گفتند: «از شب عملیات پنهان شده بود. تشنگی فشار آورده با لباس #بسیجی‌ها آمده ایستگاه صلواتی شربت گرفته بود. #پول داده بود!» اینطوری لو رفته بود. بچه‌ها هنوز می‌خندیدند.

A couple of the guys on duty had brought a giant man with them and were laughing.
I said "Who's this?" They said "baasi".
I said "How did you captivate him?" They laughed and said "He'd hidden himself since the operation night. Thirst had overcome him and he'd disguised himself and come to the Salawati stall* to get some juice. He'd got out money to pay!" That's how he'd given himself away. The guys were still laughing. (*A stall where people give free food and drink in return for prayers)

أتی جندیان برجل عملاق إلی المعسکر و هم یضحکون علیه ، فسألتهم : من هذا ؟ أجابوا : إنه بعثی . سألتهم: کیف أسرتموه ؟ فضحکوا بصوت عالی و قالوا : من لیلة العملیات أخفی نفسه و لکن عندما هلکه العطش ارتدی لباس جنودنا و أتی لیشرب الشربت من المحطة الصلواتیة التابعة لنا و دفع مالا مقابل الشربت ففضح نفسه.

#جبهه #دفاع_مقدس #بعثی #غیرت #حکایت_جنگ #دفاع
دیدگاه ها (۵)

شب گذشته میهمان داشتیم ..یه خانم گربه ی ولگردِ زورگیر 😮 شدید...

آن کسانی که می‌خواهند در یک کشور یا جامعه‌ای #نفوذ پیدا کنند...

البته در عرصه #سیاست بیشتر ...!

تاج بندگیت را میبینم #بانووقتی که با #چادر به #عرش میروی...ا...

نا͠مߺ سߺریߺا͠ل : guys! we can't make this an app bcs then th...

بفرست براش. guys! we can't make this an app bcs then the web...

Which is found in the depths of the sea of love. Thet sea dr...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط