که با دیدن اون مرد دهنش باز موند اون جین بود

که با دیدن اون مرد دهنش باز موند اون جین بود
تهیونگ. جین تویی
جین. تهیونگ باورم نمیشه که دوباره دیدمت
ادمین
بچه ها تهیونگ زمانی بچه بود یه دوستی داشته که خیلی باهاش خوب بوده و همش باهم بودن و باهم تو یه مدرسه میرفتن
و خلاصه خیلی دوستش داشته
ولی بابای جین چون قمار باز بوده جین رو فروخته و از همون به بعد از هم جدا شدن
تهیونگ. دلم برات تنگ شده اصن تو میدونی من بعد از تو با هیچکس دیگه دوست نشدم میدونی چقدر گریه کردم ها میدونی (با گریه)
جین. من هم هیلی گریه کردم دلم برات تنگ شده (باگریه)
همو بغل کردن
جین. معرفی نمیکنی
تهیونگ. ات همسرم هست البته همسرم نه ولی بعدا بهت میگم
جین .اوکی
که لیا .مامان لیا و مامان ته امد
لیا.سلام
جین . اهه لیا تویی
تهیونگ. مگه مشناسی
لیا. اهه
جین.لیا نامزد داداش ناتنی هست
تهیونگ. چی
لیا........
پایان
لایک و کامنت
#درخواستی‌دارید‌تو‌دایرکت‌بگید‌
#فیک‌تهیونگ